دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

مشخصات بلاگ
دشمن شناسی

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

۳ مطلب با موضوع «تربیتی» ثبت شده است

در حال شستن ظرف ها بودم که مادر اومد تو آشپزخونه ، کنارم ایستاد و مطلبی رو بهم گفت و رفت...
من در حالی که لبخند سردی رو لبام نقش بسته بود با خودم گفتم: "خدایا ! این دفعه برام چه نمایشی ترتیب دادی؟!"
و انتظاری همراه با شگفتی برای نمایشی دیگه و رنجی دیگه...!
سالهاست یاد گرفتم که برای دردها و رنج هایی که می کشم زیاد گله و شکایت نکنم ...
چون می دونم عواقب کارها و نتیجه ی گناه هایی هست که در گذشته مرتکب شدم ...
و الحق که چقدر از این رنج ها و نمایش ها ، یاد گرفتم ... و هر روز پخته تر از دیروز ... !
از رنج می گفتم ...
خالق جهان در کتابش قرآن تاکید کرده که :
"لَقَد خَلَقنَا الانسانَ فی کَبَد" *... براستی که انسان را در رنج آفریدیم...!
انسان ذاتش با رنج گره خورده ...
انسان رنج نکشیده هرگز نمی تونه یک انسان تکامل یافته و اشرف مخلوقات باشه ...
انسان رنج نکشیده مثل موجودی اَلکَن، گُنگ و مَفلوجی هست که فقط در عرض زندگی اش، حیات داره نه در طول زندگی اش و موقعیتی برای رشد کردن نداره ...!
از این رنج شکایت نکنیم چون شروع همه این ها در عالم ذَر* بوده...!
عالمی که ارواح انسان ها قبل از اَبدانشون* خلق شده بود...
اونجا، خدا از همه انسان ها پیمان گرفت و پرسید:
"اَلَستُ بِرَبّکُم ؟" آیا من پروردگار شما نیستم .... "قالوا بَلَیٰ "*...و همه گفتند بله ...!
و از اینجا بود که داستان "بله و بلا" و نمایش بزرگ خداوند روی زمین آغاز شد...!
جایی که انسان به فتنه و بلا گرفتار میشه تا میزان ایمان و عبودیت اش سنجیده بشه و هر چه ادعا بیشتر، رنج و بلا هم بزرگتر!!
به خاطر بسپاریم بعضی از انسان ها از این نمایش با تمامی رنج هاش لذت می برن ...
مثل واقعه کربلا که حضرت زینب پس از واقع شدن اون همه درد و رنج و جنایت، در انتها گفت که من چیزی جز زیبایی ندیدم (ما رَاَیتُ الا جَمیلا)* ...!
فکر می کنین یک انسان به چه میزان از وارستگی باید برسه که بتونه چنین تناقضی رو هضم کنه...!
رنج بکشه ، اما از رنج کشیدنش (در راستای تکاملش) لذت ببره ... !
راستش خیلی سخته ، برای ما آدم های خاکستری خیلی سخته اما ناممکن نیست...!
پس خدایا ! ممنونم که من رو لایق رنج کشیدن دونستی ... تا بتونم نوعی خداگونه بشم ...!
____________________________________________
*) ابدان: بدن ها
*) در بعضی تفاسیر اشاره به عالم غیب یا باطن همین دنیا داره
*) آیه 4 سوره بلد
*) آیه 172 سوره اعراف
*) البته در واقعه کربلا تمامی زشتی در مقابل تمامی زیبایی قرار داشت ... شجاعت،شرافت، غیرت و اطاعت در یاران امام حسین علیه السلام

  • مهدیه ...

 

یکی از دوستانم که 10 ساله با هم ارتباط داریم، فقط در یک ماه ژولای، 59 دفعه بهم زنگ زده...! 

تو نظر اول شاید فکر کنید آدم بدی هستم که جوابش رو ندادم... از اونجایی که ایشون، به این مساله شرطی شده بودن، روش های دیگری جایگزین شد تا از این عادت نابجا دور بشن... البته غیر از شرطی شدن، تربیت و عادت خانوادگی هم هست...

فرض کنین از تماس یک ساعته دوستم، اکثرا 59 دقیقه ایشون یکریز صحبت میکنه و از ناراحتی هاش میگه و یک دقیقه باقی مانده در جواب های من در حد "آره، نه، عجب و غیره" خلاصه میشه...!!!

 

اما واقعا چرا...؟!

شاید یکی از این موارد، احساس تنهایی شدیدی هست که اکثرا تجربه اش کردیم... متل اینکه تو جمع و بین خانواده هستی ولی خیلی احساس تنهایی می کنی...

 

احساس تنهایی و انزوای افراد در دورانی که بشر بیشتر از هر زمانی خودش رو متمدن تر و پیشرفته تر از اعصار گذشته می بینه، شاید کمی عجیب به نظر برسه...

 

چرا با وجود آسایش بیشتر، هر روز آرامش کمتری داریم... چرا به جای اینکه در کنار هم به آرامش برسیم، با فرار از هم به دنبال آرامشیم..!

 

گاها می بینیم افراد مجرد ناراحت از تجرد خودشون، و افراد متاهل ناراضی از تاهل خودشون...! تو صفحات مجازی پر هست از افرادی که به عشقشون نرسیدن و حتی پس از تاهل هم، پست های عاشقانه برای عشق نافرجامشون میذارن... ناراحت از بی وفایی ها و خیانت ها... ناراضی از شرایط مالی و اجتماعی...

 

نظر شما چیه و چقدر تجربه داشتین؟! چه راهکاری دارید؟

___________________________________________

پ. ن: خانم ها پس از ساعت ها درد و دل نه دنبال تایید و تکذیب هستن نه ارائه راهکار، این فقط روشی برای تخلیه شون هست، بعد حالشون خوب میشه...! برای آقایون متاهل گفتم که تحمل کنن و شنونده خوبی باشن...!

  • مهدیه ...

 

مدارس چند وقتیه باز شده و البته به دلیل شرایط خاص مربوط به کرونا، خیلی از خانواده ها دغدغه آموزش فرزندانشون رو دارن... البته به اون صورتی که خانواده ها دغدغه دارن، گویا فرزندانشون ندارن...! 😐

چون حواسشون به جای درس های بعضا غیرمفید!، جای دیگری هست...

تو مملکت ما همیشه به آموزش بیشتر از پرورش اهمیت دادن... چه بسا بگیم اصلا اهمیت ندادن... نه از طرف مدرسه نه خانواده ها... 

کار تربیتی، سخت و وقت گیر هست ... حداقل با تجربیاتی که خودم به دست آوردم ...

برای مثال دو سه سالی هست که تحت عنوان یه طرح کشوری وارد مدارس شدیم... در ابتدا به نام معین علمی_فرهنگی وارد شدیم که جذابیت های بیشتری برای بچه ها داشته باشه... اما بعد از یه مدت کوتاه،به همراه اکثر قریب به اتفاق همکاران دیدیم اوضاع بغرنج تر و فاجعه بارتر از اونی هست که فکر می‌کردیم بخوایم صرفا دستورالعمل های تفویض شده رو انجام بدیم...

دختران تو سن حساس بلوغ، 4 الی 5 سالی طول میکشه تا به یه تعادل و ثبات روانی و شخصیتی برسن... پرخاشگری، عصیانگری و تلون مزاج اقتضای این سن هست... ازش گریزی هم نیست منتها با فراهم کردن یه سری شرایط مطلوب، این رفتارهای نابهنجار و بعضا فاجعه بار رو میشه مدیریت و رفع کرد... اما نیاز به صبر ، وقت، توجه و محبت هست....

نوجوان در دوران بلوغ تاثیرپذیری زیادی از گروه همسالان خودش داره و درصورت انجام کارهایی که با هنجارهای خانواده اش تضاد داره، دچار درگیری های فراوانی هم میشه ...

درصدی از دختران به تبع دوستانشون به سمت کشیدن مواد مخدر، تیغ زنی، دوستی با جنس مخالف، هم جنس گرایی،، خودارضایی، روابط جنسی نامشروع سوق داده میشن... تو مدرسه ی 350 نفره دولتی شاید به جرات بگم 80% بچه ها درگیر یکی از این دست مسائل هستن ... حتی کسانی که در ابتدا فکرش هم نمی‌کنید...!😔

برای مثال:

پدری که به شیطنت و سربه هوایی دخترش معترض بود

مادری که به خاطر خودارضایی شدید دخترش پیش من گریه میکرد... 

دخترایی که روابط نامشروع داشتن...

افزایش بچه های طلاق ، بد سرپرست و بی سرپرست که آسیب ها و پیامدهای جداگانه خودشون رو دارن ...

و ...

البته عوامل مختلفی در این اتفاقات وحشتناک دخیل هستن و هر کدام رو جدا باید بررسی و آسیب شناسی کرد و نمیشه یه نسخه براشون تجویز کرد...

برای مثال کشیدن مواد، تیغ زنی و دوستی با جنس مخالف بیشتر به تبع دوستان است...

خودارضایی و همجنس گرایی و روابط نامشروع جنسی، ریشه در دیدن تصاویر و فیلم های پورن (بی خیالی والدین) و متاسفانه بعضا بدلیل رعایت نکردن حریم مسائل زناشویی والدین داره ...

اما شاید یک دلیل مهم کشش بچه ها به جنس مخالف که البته با شروع  بلوغ جنسی طبعا اتفاق میفته ،عدم توجه و محبت پدران هست...

در مسائل تربیتی، هیچ کس منکر نقش بی بدیل مادر نیست، اما متاسفانه نقش پررنگ پدرها در تربیت فرزند، خصوصا دخترها نادیده گرفته میشه...

ما بزرگترها گمانمون هست که بچه ها به دلیل سن پایین از درک کمتری هم برخوردارند ... در صورتی که واقعا اینطور نیست ...

یادم میاد یکی از بچه ها میگفت: خانم، آرزو دارم پدرم یه بار دست محبت به سرم بکشه،منو در آغوش بگیره ، اگه محبت می‌کرد من چرا بایستی سمت پسرا میرفتم...!!

یا یکی دیگه که پدرش اعتیاد داشت و سر یه درگیری همسرش رو کشته بود،  بهم گفت: من بابام رو دوست ندارم، اما بودن همین پدر معتاد بالاسر مون، بهتر از نبودنش هست...(در صورت عدم اجرای قصاص)!!

خیلی از این بچه ها به دلیل عدم دریافت توجه و درک متقابل، از پدرهاشون متنفر هستن ... شاید پدرانشون بسیار زحمتکش هم باشن ، کسانی که تمام تلاششون رو برای رفاه خانواده انجام میدن ، اما وقتی صحبت توجه عاطفی و روانی که میشه ، کم میذارن ...!

خیلی بده که این همه وقت رو در فضای مجازی هدر میدیم اما در کنارمون موجودی لطیف با احساساتی عمیق وجود داره که توجه و محبت رو فریاد میزنه ...!

چند دقیقه حرف زدن روزانه ، پرسیدن دغدغه ها و نیازهای روانی اش، گوش دادن به حرفاش ،نگاه با محبت، چند کلمه محبت آمیز ...حتی اگه نتونین شرایط مادی خوبی براش فراهم کنین، آرومش میکنه و تو دنیای دخترونه اش، جز پدرش، مرد دیگه ای رو راه نمیده...

به تجربه، خودم یاد ندارم دانش آموزانی که رابطه خوبی با پدرشون داشتن، سمت ارتباط با جنس مخالف رفته باشن ...

تو جلسه روانشناسی تربیتی به خانواده ها پیشنهاد دادیم که پدرا حتما هفته ای یه بار تنهایی با دخترشون کافه، پیاده روی، پارک، ورزش و ...برن و پدر-دختری خوش بگذرونن و در صورت نبود پدر ، از پدربزرگ، عمو، دایی یا برادر بزرگتر بخوان که این کار رو انجام بده ...

اگر این رابطه ی درست و عمیق عاطفی شکل بگیره ، نتایج عجیب و جالبی هم در بر داره ...

چند سال پیش در یه مستند علمی  دیدم، دخترایی که با پدرشون رابطه خوبی داشتن، موقع ازدواج همسری انتخاب کرده بودن که خَلقاً و خُلقاً به پدرشون بسیار شباهت داشت...!

پس آقایون خواهشا، نقش خودتون رو کمرنگ نبینین و در صورت دیدن مشکلات فرزندتون، تمامی تقصیرها رو گردن همسرتون نندازین که بد تربیت کرده ... چون یه مادر میتونه و باید نقش خودش رو ایفا کنه ...

پس پدرایی که دختر دارین و پدران آینده، هوای قلب پاک دخترتون رو قبل از اینکه پاکی و معصومیتش رو از دست بده ، داشته باشین...

______________

با تبریک ماه ربیع الاول ...

  • مهدیه ...