دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

مشخصات بلاگ
دشمن شناسی

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

روز 25 دی سالگرد شهادت علیرضای عزیز بود ، نمی دونم چرا یادم رفت ، خیلی ناراحت شدم!!


افتخار نوشتن زندگی نامه مختصر و مفید علیرضا، به من رسید ، منم خیلی خلاصه بعضی قسمت هاشو انتخاب کردم (نکته: این متن رو از زبان مادر شهید نوشتم):

     

خدا بزرگه

پدر علیرضا به علیرضا علاقه خاصی داشت همیشه هم که با هم صحبت می کردیم، می گفت:"این بچه خیلی برای زندگیمون برکت داشت، هر چی داریم از قبل این بچه است!"

هر وقتی هم علیرضا از پدرش درخواست پول می کرد ، پدرش نه نمی آورد ، اما نمی دانستم این پول ها را که می گیرد ، چه می کند. یک روز کنار من نشسته بود از او پرسیدم:" علیرضا این پولایی که بابات می ده چی کار می کنی؟ من که ندیدم برای خودت خرج کنی؟"

_ برای خودم نمی خوام، به کسایی می دم که احتیاج دارن!

_ باشه ، حالا بگو ببینم کتانی جدیدت رو که واست خریدم سر جاش نیست! چی شده؟

_ والله دیدم یکی نداشت ، چشمش تو کتانی من بود ، منم در آوردم دادم بهش ، از دستم ناراحت نباش مامان، خدا هم بزرگه ، می رسونه!

در حالی که از دستش واقعا عصبانی بودم، گفتم:" آخه علیرضا من چی بهت بگم، برای خریدن این جفت کتانی کلی زحمت کشیدیم، چرا اینقدر منو اذیت می کنی و حرص می دی! حتما اون پیراهنت رو هم فضل و بخشش کردی ؟!"

علیرضا در حالی که سرش را پایین انداخته بود، با آرامشی که در چهره اش بود ، گفت:" دادم به یکی که از من واجب تر بود اون پیراهنو داشته باشه ، بذار فلانی هم دلش خوش باشه، اشکال نداره من لباس محمدرضا رو می پوشم!"

 

                                        

 

روزی به علیرضا برگه کوپن را دادم تا سهمیه وسایلمان را بگیرد، وقتی وسایل را آورد و من با دستم اندازه گرفتم دیدم مقدارشان کم است گفتم:" این وسایل کمه و اندازه کوپنی که بهت دادم نیست"

علیرضا در حالی که زیر چشمی من را نگاه می کرد، جواب داد:"نه، درسته مادر من ، حتما اشتباه کردی!"

_ من دستم عین ترازو کار می کنه ، این وسایل کمه!

علیرضا در حالی که چهره اش نشان می داد از چیزی خبر ندارد ، با خونسردی ادامه داد:"نه همینه، راستی یه ظرف برنج بریز میخوام ببرم خونه خاله(اشاره به زن همسایه مان)، ماهی صید کردم ، تو که دوست نداری و از تمیز کردن ماهی هم بدت میاد، اما خاله دوست داره، ببریم اونجا با هم بخوریم"

فردای آن روز علیرضا پیش من آمد و گفت:" مامان یه چیزی میگم اما ناراحت نشو، حق با تو بود اون وسایل ها به اندازه کوپن نبود ، وسایل رو نصف کردم دادم به خاله ، آخه می دونی که وضعشون خیلی خوب نیست، خدا رو شکر، ما بالاخره یه جوری میگذرونیم ، بهمون میرسه!"

                  

 

حوری بهشتی

 

محمدرضا که هر وقت سری به خانه می زد ، علیرضا هم هوایی می شد که به جبهه برود، همیشه هم به او می گفتیم که سنّش کم است، برادر بزرگتر ت در جبهه هست اگر وظیفه ای هم باشد ادا میکند؛ اما علیرضا حرف خودش را می زد و با قیافه ای حق به جانب می گفت:" هر کی جایگاه خودشو داره ، محمدرضا جای خودش، منم جای خودم؛ این آب و خاک به همه ما احتیاج داره!"

همان روز صبح علیرضا رفته بود که به همسایه مان در رنگ آمیزی خانه شان کمک کند که از قضا 3 تا دختر مجرد هم داشت!

وقتی برگشت، محمدرضا برای این که سر به سر علیرضا بگذارد به شوخی گفت:" چیه علیرضا؟ خیلی خونه این همسایه رفت و آمد می کنی ، نکنی می خوای یکی از دختراش رو بگیری؟!"

علیرضا با خوش زبانی جواب داد:" اولا جایی که برادر بزرگ هست به من نمی رسه که ازدواج کنم، دوما این که من می خوام با حوری بهشتی ازدواج کنم!"

محمدرضا قهقهه ای زد و گفت:" به به ، علیرضا رو ببین تا کجا رفته؟! پس باید دعا کنیم ، شهید بشی و با حوری بهشتی عروسی کنی ، ما هم یه  پلو فسنجون بخوریم!!"

علیرضا هم خندید و گفت:" ان شا الله تو شهید بشی ، من پلو فسنجونتو بخورم!"

شوخی هایی بود که محمدرضا و علیرضا با هم می کردند و منم می خندیدم اما ته دلم یک حس غریبی داشتم!

     

رضایت نامه

 

از سال 65 ، بهانه های علیرضا برای رفتن به جبهه زیادتر شد. تابستان 65 در کشمکش اعزام علیرضا بودیم !

حتی گاهی آن را در اتاق زندانی می کردم اما علیرضا بی هیچ اعتراضی و بی محابا از پنجره اتاق فرار می کرد!

هرچقدر اصرار علیرضا برای امضای رضایت نامه بیشتر می شد، از ما انکار بیشتر. نه سعی ما نتیجه ای داشت نه تلاش علیرضا؛ تا یک روز که دیدم علیرضا کاغذ به دست و خندان وارد خانه شد!

_ چیه می خندی ؟ چی شده؟

_ دیدین ، قبول نکردین که رضایت نامه رو امضا کنین ، اما بالاخره امضا گرفتم!!

من که چشمانم از حرف علیرضا گرد شده بود با تعجب گفتم:" کی امضا کرده ؟ بابات؟ اون که راضی نبود!"

_ نخیر، از بابای بهمن هوشیار1 امضا گرفتم!

_ بالاخره کار خودتو کردی!

_ببین مادر جون، من که نمی خوام اذیتت کنم ، می خوام تکلیفمو ادا کنم ، شاید توفیقی شد و ما هم شهید شدیم!

با طعنه به او گفتم:" شهادت لیاقت می خواد که سعادت هر کسی نمیشه!!"

علیرضا در حالی که لبخندی به گوشه لبش آمده بود، مصرانه گفت:" حالا می بینیم ، من یه چیزی دارم بهت می گم"

                                

 

غریبانه

 

موقع رفتن کنار در ایستاده و محو تماشای علیرضا بودم. علیرضا دست در گردنم انداخت و مرا بوسید، من هم او را بغل کردم و بوسیدم. در دلم گفتم :" چقدر خوش قد و بالا شدی علیرضا"

نگاه غریبی به من انداخت، طوری که قلبم شروع کرد به تپیدن! بغض راه گلویم را بسته بود اما نمی خواستم پیش علیرضا گریه کنم!

با آرامشی که در چهره اش بود گفت:" این دفعه برم، تابوت من برات میاد، مامان"

از این حرفش دلم لرزید، حس غریبی داشتم درحالی که به چهره معصومش نگاه می کردم در دل گفتم:" ای دل غافل علیرضا، تو هم بری مثل همسایه مون دیگه برگشتنی نیستی!"

از هم خداحافظی کرده و من همچنان در کنار در به نظاره ایستاده بودم.

علیرضا هر از گاهی تا رسیدن به انتهای کوچه، سرش را بر می گرداند تا ما را ببیند و قطره های اشکی بود که از چشمان من جاری بود به همراه یک دنیا غصه!

      

خانه ابدی 

عملیات کربلای 5 عملیات سنگینی بود و موفقیت از آن نیروهای ما بود اما بسیاری از رزمنده های لشکر قدس گیلان شهید شدند که 2 بهمن 65 ، 15 جسد جدید وارد انزلی شد که علیرضای من هم بین آن ها بود. به ستاد شهدا رفتیم تا علیرضا را ببینیم. من آدم بی تاب و طاقتی هم بودم در دلم می گفتم خدایا حداقل فقط یک گلوله مایه کن ، وقتی بالای سر اجساد رسیدیم اکثر بدن مطهر شهیدان تکه تکه بود که مجبور شده بودند در پلاستیک و بعد در تابوت بگذارند!

اجساد را که دیدم حالم بد شد در میان اشک و ناله و فریاد نمی دانستم دارم چه می گویم، دستانم را بالا برده به خدا گفتم:" خدایا من علیرضا رو بهت تکه تکه دادم که تو بهم اینطور برگردوندی؟!"

در همان لحظه صدای علیرضا را از یکی از تابوت ها شنیدم :" مامان ! بیا من اینجام!"

به سمت تابوت رفته و جسد تمیز علیرضا را دیدم که فقط یک گلوله از سینه راستش خورد بود و از پشت، بدنش را باز کرده! خدا هم انگار صدای من را شنیده باشد فقط همان یک گلوله را مایه اش کرده بود! اما صورتش کبود شده بود!

سرش را به دست گرفتم و شروع کردم به بوسیدن:" علیرضا مامان جان! منو ببخش به خاطر این که خیلی تنبیهت کردم منو ببخش!"

موقع دفن ، مهدی پسر کوچکم که 4 ساله بود در بغل پدر، در حالی که علیرضا را در قبر می گذاشتند با تعجب کودکانه اش گفت:" بابا داداشی رو برای چی میذارن اون تو؟"

_داداشی داره میره خونه ابدی اش!

 

                             

 

لبخند شهادت

 

 

 

 

گردان سلمان به همراه گردانی از لشکر 57، برای تصرف جزیره ام الطویل وارد عمل شد که در این مرحله ، گردان سلمان موفق شد پل ارتباطی بین جزیره بوارین و ام الطویل در عراق را تصرف کند. در جریان شب عملیات 25 دی بود که علیرضا توسط تیر قنّاصه2 یکی از تک تیر اندازهای عراقی مجروح شد.

نیروهای پاکسازی، علیرضا را نزدیکی نهر جاسم، که به طور سینه خیز بیهوش آنجا افتاده بود، پیدا کرده به بیمارستان صحرایی انتقال دادند.

علیرضا خونریزی زیادی داشت. زمانی که علیرضا به هوش آمد، یکی از رزمنده ها بالای سرش بود.

_ چطوری برادر؟!

علیرضا با این که از درد به خود می پیچید با خنده گفت:" خوبم!"

رزمنده در حال که به چهره علیرضا خیره شد و گفت:" حالا چرا می خندی با این همه خونریزی و درد؟!"

_ آخه هر دفعه که مامانمو اذیت می کردم و می خواست منو ادب کنه، از دستش فرار میکردم و می رفتم رو دیوار تا دستش بهم نرسه و کلی می خندیدم ، میخوام موقع شهادت منو با خنده ببینه!"

و زمانی نگذشت که علیرضا برای همیشه به آرامش ابدی خود رسید.

و آن رزمنده در حالی که به چهره زیبای علیرضا که لبخند روی آن خشک شده بود نگاه می کرد، زیر لب شروع به زمزمه کرد:

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو

                                                          و اندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن

                                                         وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی

                                                        گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

چون جان شد در هوا زافسانه شیرین ما

                                                       فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

 

 

 

 

 

  • مهدیه ...

خط فکری یهود برای تسلط بر دنیا

پروتکل 10

یهود این سوال در ذهنشه که دولت های غیر یهود که از واژه هایی همچون : آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی مذهب، تساوی حقوق، احترام به مالکیت فردی، عدالت ، تعیین مالیات ها و... در کنفرانس های بین المللی استفاده میکنن ، تا چه حد مفهوم واقعی کلمه رو میدونن ، اما سیاست یهود بدین صورت هست که هیچ وقت برای این واژه ها تعریف معینی نداشته باشه تا در وقت لزوم در مقولات بالا دست برده و کم و زیادشون کنه!!

(خیلی جالبه چون دقیقا شما مصداقش رو میتونید تو توهین جدید نشریه "شارلی ابدو" به پیامبر عزیزمون رو ببینید که آمریکا و انگلیس هم از آزادی مطبوعات حمایت کردن اما هیچ وقت اجازه داده نمیشه که در مورد هولوکاست دروغینشون حرفی به میون بیاد چون میدونن اگه بخوان اجازه بدن افتضاح و رسوایی هس که برای یهود باقی میمونه و این یعنی آزادی مطبوعات از نظر یهود !!!)

(باید این نکته رو هم اضافه کنم بیشترین فیلترینگ ، مخصوصا در زمینه اخبار و اطلاعات در اسرائیله با 97%، انگلیس با 70%، فرانسه 60% و آمریکا با 36%)

هدف یهود برای رسیدن به یک قدرت جهانیه و ضرورت داره که خودشون رو با اخلاقی مثل روحیه بی پروایی، گستاخی و زورگویی پرورش بدن تا بتونن موانع رو بردارن و با همین روح زورگویی هس که مردم دنیا رو مجبور میکنن که قوانینشون رو بپذیره و اون وقت این یک شرایط عادلانه خواهد بود!!!

اهمیت خانواده و نقش تربیتی(به کمک تغییر فرهنگ ملت ها) اون رو در کشورهای غیر یهود از بین میبرن و اجازه اظهار وجود به کسی نمیدن چون مردم باید به وسیله یهود اداره بشن و باید به شنیدن حرفها و اطاعت از یهود عادت کنن!!!!

یهود در این پروتکل ادعا میکنه که به وساطت اونها حکومتها، از شکل مطلقه(سلطنتی) به مشروطه و بعد به حالت جمهوری تحول پیدا کرد و نکته مهم اینجاست که: رئیس جمهور حکومت های غیر یهود رو از بین افراد موثق خودشون نامزد و بعد انتخاب میکنن(اشاره ای دارم به انتخابات 88 و پروژه انقلاب مخملی، تحلیلش با خودتون)! و این رئیس جمهور هدف و مسئولیتش، حفظ قوانینی هست که یهود از قبل تدوین کرده!

در ادامه، گام به گام به تضعیف دولت های دست نشانده خودشون می پردازن که در نهایت حکومت مطلقه خودشون رو جایگزین کنن!! و به دنبال پادشاهی با نابودی تمام مرزها ، دولت ها، مذاهب !!

 

پروتکل 11

 

ما گرگیم!!!!

نظر صریح خودشون اینه:

غیر یهودیان گوسفند و یهودی ها به مثابه گرگ هستند ، میدونید وقتی گرگ به گله میزنه چه اتفاقی میفته؟؟!!(اضافه کنم که حیوون های درنده مثل ببر ، شیر ، پلنگ و ... تا وقتی گرسنه نباشن یا احساس خطر نکنن حمله نمی کنن اما گرگ ، درنده ای هس که بی دلیل هم طعمه رو میدره !!! واقعا چه مثال قشنگی برای ذات پلیدشون زدن!!)

در پروتکل 11 گفته میشه: چرا غیر یهودی ها ، به مفهوم واقعی اون چیزی که به ذهنشون فرو میکنیم پی نمی برن و باید هم چین راه پر پیچ و خمی رو برای رسیدن به هدف طی کرد؟

در جواب: به کمک اتاق فکرشون یا همون جوامع مخفی(فراماسونری) ، کسی به هدفهاشون سوءظن نداشته باشه تا این گله غیر یهودی به فراماسونری بپیونده!

از عنایات خداوند به قوم یهود ، برگزیدگی و پراکندگی اونهاست برای به دست گرفتن کل دنیا!!

 

اما من میگم زهی تصور باطل زهی خیال محال!!!

 

                                                       برگرفته از کتاب پروتکلهای 24 گانه یهود

  • مهدیه ...

حرامزادگی به جای حلالزادگی!!!

دیروز با یکی از دوستان در مورد رسانه غربی داشتیم حرف میزدیم که بحث به اینجا رسید :

برنامه جدید دشمن برای ما اینه که تو فیلمهای جدیدش (اونایی که پای ماهواره میشینن!!) ، قراره سبک زندگی رو هدف قرار بده !! اما وقاحت تا کجا؟! تو فیلمهای اخیرشون نشون میدن که زن از شوهرش باردار میشه و این بچه حلال زاده رو میخواد سقط کنه اما در مقابل، هر نطفه حرامی (فحشا) رو به طرز عجیبی و هر طور شده میخواد نگهش داره چون باعث دلگرمیشون میشه!!!!!

نکته رو گرفتین؟؟؟؟!!!!

بدتر از این ها اتفاقاتی هس که تو دنیای واقعی سر همین جریان میفته!! شنیدم دخترای زیادی دم خونه یکی از خوانندگان ترک صف میکشن که از این بشر یه یادگاری داشته باشن!!!!!!! میبنید چقدر راحت قبح زدایی میکنن !!

فاجعه بارتر اینه که این اتفاق تو ایرانم بیفته(امیدوارم خبرش کذب باشه چون اگه بخواد همچین چیزی جا بیفته زناکاری و زنازادگی بیشتر از قبل جاشو تو سبک زندگی ما ایرانیا باز میکنه!!)

و چقدر جالب و به طرز عجیبی با روایات آخرالزمانی معصومین مبنی بر اینکه سپاه دجال از یهودیان ، آوازه خوانان، زناکاران و زنا زادگان و.... تشکیل شده، همخوانی داره!!!

دشمن برای جمع کردن سپاه آخرالزمانی خودش چقدر هزینه و تلاش و برنامه ریزی میکنه اما ما برای عصر ظهور.... اتفاقا برای دشمن نیرو تربیت میکنیم !!!!!!!!!

در مورد مسئله قبح زدایی ، یادمه پارسال تو خونه یکی از فامیل های عزیز، بنده هم بر خلاف میلم مجبور شدم پای برنامه ماهواره شون بشینم و کلی از این برنامه که یه مسابقه بود تعریف و تمجید کرده بود که مهدیه جون نمیدونی عجب مسابقه ای هس و تو این مسابقه داره نشون میده که آدما چقدر برای به دست آوردن پول حریص هستن و حاضرن همه چیز خودشونو بفروشن حتی آبروشون رو!!!

شاید ظاهر قضیه این جوری بود که فامیلمون تعریف میکرد اما غافل از اینکه دلیل ساخت این برنامه چیزی جز قبح زدایی از روابط نامشروع بعد از ازدواج آدما نبود که افراد رو مینشوندن رو یه صندلی و ازش خصوصی ترین روابطشو میپرسیدن و اگر هم میخواس لو نده و دروغ بگه اون پول وسوسه انگیزو از دست میداد!!! در نتیجه تا ته ماجرا رو میرفت!! و اینجوری داشت جا مینداخت که ببینید چقدر این روابط عادی شده و همه دارن!!!! (در صورتیکه تو اسلام هیچ وقت به شما اجازه داده نمیشه که به غیر خدا پیش خلقش چیزی از مسائل خصوصی و گناهتون رو اعتراف کنین، فقط پیش خدا و طلب استغفار، این چیزی هم که در مسیحیت به عنوان اعتراف پیش پدر روحانی جا افتاده عمل نادرستیه!!!)

اینجاست که میگن آگاهی و تحلیل به درد میخوره و واقعا چند درصد آدما که پای این برنامه ها میشینن آگاه هستن که رکب نخورن؟؟!!

یه چیز دیگه هم باید بگم البته در مورد سینمای خودمون ، اینکه این قبح زدایی متاسفانه داره هر روز در سریال ها و مخصوصا فیلمهای سینمایی ما هم اتفاق میفته ، به طوری که دیگه فیلم ایرانی هم نمیتونی با خانوادت نگاه کنی!!! از بس که سکانس ها و مکالمات بدی داره!

حالا ببینید که چقدر راحت داریم پازل آخرالزمانی دشمن رو براش می چینیم !!

مسئله ای که فرجامش نابودی خودمونه و بس !! و یه ذره هم نمیخوایم به عواقب کار خودمون نگاهی بندازیم و آینده نگر باشیم!!

افسوس و صد افسوس!!!

و نکته آخر اینکه فردا تولد پیامبر رحمت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله ) هست یه حدیثی از ایشون یادم اومد که پشت آدم رو میلرزونه:  "پس از من امتم  73 فرقه خواهند شد که فقط یک فرقه از آنها رستگار خواهد شد!!"

و اشاره ای هم دارم به هفته وحدت!!!

تحلیل و قضاوتش با خودتون!!

  • مهدیه ...

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

 

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم بپای تست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است
بها کم است..

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است





امشب ، شب به امامت رسیدن اون منجی موعودی هست که متاسفانه ما لیاقت داشتنش رو تا الان نداشتیم تا بودنش رو جشن بگیریم!
صدای پای ظهور نزدیکه اما از شرق یا غرب عالم؟؟!!!
ترسم از اینه که بداء صورت بگیره و ما ایرانیا علم مهدویت رو که سال هاست از آن ماست رو از دست بدیم!!!
حالا هم که متاسفانه دشمن داره بر اساس روایات شیعه دقیقا آخرالزمان رو می سازه (قبلش که در فیلم های هالیوودی بود (حدود 5 دهه) تا اذهان رو برای برنامه بعدی شون آماده کنه و حالا)، همون 7 سال اغتشاش قبل از ظهور در منطقه خاور میانه که با آوردن تکفیری ها شکل واقعی تری بهش دادن!
ایجاد تفرقه بین اهل تسنن و تشیع، تحریک کردها , ترک ها، عربها برای استقلال قومیتی و فتنه عرفان های نوظهور و فرقه های ضاله ، همه از جمله برنامه هایی هستن که برای تجزیه خاور میانه تدارک دیدن!!!
مسیحیت و یهودیت صهیونیستی متاسفانه معتقد به این هستن که بعد از این 7 سال دجال یا ضد مسیح ظهور می کنه که به زعم خودشون همون امام زمان ماست!!!
و مطمئن باشیم که در تکمیل مقاصد شوم شون یک امام زمان و مسیح دروغین هم میسازن !!!!
و ببینید که چطور حق و باطل رو با هم ترکیب میکنن و زیر مفاهیم انسانیت و برابری و عدالت به خورد مردم دنیا میدن که فکرشم نمی کنی این همه مدت داشتی مفت به نفعشون بازی می کردی( همون برنامه ای که در پروتکل 9 بهش اشاره کردم!!)
واقعا وقتی صحبت از بصیرت میشه چقدر به وجودش ایمان داریم ؟؟؟!!!
چقدر به نظر خودمون آدم بصیر و اهل تجزیه تحلیلی هستیم؟؟!!
من به بسیاری از افراد دور و برم میگم مسلمان منفعل ، کسی که اصلا براش اهمیت نداره در اطرافش چی میگذره و فقط به چند روز تحصیل و ازدواج و کار و زندگی روتین و بعدش مرگ قانع هست
چطور این افراد خودشون رو در برابر خدا توجیه میکنن با توجه به اینکه خدا این همه از تفکر و تعقل حرف به میون آورده تا بتونی تحلیل درستی داشته باشی و حق رو از باطل تشخیص بدی و برای خدا جهاد مالی، جانی، قلم و..... داشته باشی !!
همه مسئول هستن اما متاسفانه خیلی ها  دنبال مقصر مثل یک ارگان یا نهاد دولتی میرن تا از  مسئولیت خودشون شونه خالی کنن!!
همه چی جای خودش هم نهاد ، هم مردم !!
ولی تو کشور ما هیچ کدوم درست انجام وظیفه نمیکنن الا قلیلا !!!!!!
حالا تو این آشفته بازار دنیا ما انتظار یک معجزه ای رو داریم که هرگز لیاقت داشتنش رو نداریم!!!

و سخنم رو با شعر زیبای مولوی تموم میکنم:

 

 

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست

                                                  بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر

                                                   کان چهره مشعشع تابانم آرزوست

یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم

                                                   دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست

والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود

                                                    آوارگی کوه و بیابانم آرزوست

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

                                                    شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او

                                                    آن نور روی موسی عمرانم آرزوست

دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر

                                                     کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما

                                                    گفت آنکه یافت می‌نشود آنم آرزوست

پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست

                                                    آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست

بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق

                                                    من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست


 

 

  • مهدیه ...

 

نقشه صهیونیسم برای تسلط بر دنیا

یهود معتقده برای اینکه برنامه هاش رو خوب تو کشورهای دیگه پیاده و اجرا کنه باید به خلق و خو و خصوصیات مردم اون کشور توجه بکنه و تا زمانی که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره یهود تربیت نشن ، نمیشه بر اونها مسلط شد( نمونه بارزش رو تو کشور خودمون می تونیم ببینیم که اول سبک زندگی مردم ما رو تغییر دادن تا بتونن راحت تر تفکرات خودشونو تحمیل کنن!!!) با این روش کمتر از یک دهه میشه خلق و خوی سخت ترین افراد رو تغییر داد!

امروز اگر دولتی، مبارزه علیه یهود و سامی گرایی را شروع کنه این مبارزه لازم و ضروریه چون نیروهای اونها را آماده مبارزه نگه میداره!

اونها خودشون رو دیکتاتور معرفی میکنن و اعتقاد دارن که هیچ محدودیتی برای فعالیت هاشون وجود نداره به زودی کشتار وحشیانه ای رو آغاز می کنند و بر مرکب پیروزی سوار میشن(البته باید بازم این نکته رو ذکر کنم که این پروتکل ها حدودا 118 سال پیش پیدا شدن) و حربه هاشون برای انجام این کار حریصانه سوزاندن آدم ها، بی رحمانه انتقام گرفتن و سرسختانه کینه توزی کردن، هست( یادمه مستند بادهای شمالی رو دیدم که مربوط به جنگ 33 روزه لبنان و اسرائیل بود؛ سرباز اسرائیلی با خونسردی تمام داشت پیشنهاد می داد که کل فلان روستا رو بگیریم بسوزونیم!!!! )

بنا به تحریک یهود و افراد با نفوذی که در کشورها دارن ، ترور و وحشت همه جا رو فرا میگیره و تمام گروه ها من جمله سلطنت طلب، عوامفریب، سوسیالیست، آرمانگرا در خدمت اونها و برای اونها انجام وظیفه میکنن و تا زمانی که دولت ها و مردم به قدرتشون معترف و تسلیم نشن صلح رو به کشورها بر نمی گردونن!!( میبینید چه نگاهی به دنیا دارن انگار همه ش مال خودشونه و متاسفانه با اینکه خون مردم دنیا رو در طول قرن ها از "زمان حضرت موسی" با بهانه های بنی اسرائلیشون !! مکیدن اما اصلا سیرایی ندارن!!) 

در مواقع لزوم وارد سیستم های مدیریتی ، قانون گذاری ، انتخابات ، مطبوعات ، آزادی های شخصی و مهمتر از همه تعلیم و تربیت شده و فلسفه آزادی خودشون رو رواج میدن !

کاری می کنن که از قوانین مختلف در دنیا تفسیرهای متناقضی بشه و دولت ها دچار سردرگمی بشن و اما اگه دولت های غیر یهود از نقشه شون آگاه بشن و علیه اونها اقدام کنن از قبل فکر اون رو هم کردن و کاری میکنن که پشت هر انسان پرجرئتی بلرزه! در زیر زمین شهرهای بزرگ و پایتخت ها دالان های عظیمی حفر میکنن که در مواقع احساس خطر شهرها رو منفجر کننن!!!!!

 

برگرفته از کتاب پروتکل های یهود

  • مهدیه ...

پروتکل های شماره 7 و 8 یهود

 

این پروتکل ها نقشه راه صهیونیسم در تسلط بر دنیا!!!!

خواست یهود اینه که در تمام کشورهای دنیا کارگران، سربازان، پلیس و تعدادی "سرمایه دار بزرگ" از آنان جانبداری کنند!

خواسته دیگه اونها ایجاد نظم یا بی نظمی در کشورهای غیر یهود هست که هر وقت بخوان با افراد ذی نفوذ خودشون دست به این کار بزنن (شما این افراد ذی نفوذ رو در اکثر کشورهای غربی و مسیحی و بالاخص مسلمان (مصر ، ترکیه ، عربستان ، قطر ...)می تونید پیدا کنید که گروهی از نمایندگان مجلس و افراد موثر رو یهودی ها تشکیل میدن ، در کشور خودمون هم از این دست افراد کم نیستن که خائنین محسوب میشن ، یا گروه سرمایه داران و سوداگران که با یک احتکار برای مثال دانه مرغ ، کل بازارش رو به هم ریختن ، یا نمونه های مشابه که کل اقتصاد یک مملکت به هم می ریزه !! یاد حرف چرچیل سیاستمدار انگلیسی افتادم که خبرنگاری ازش پرسید شما چطوری هند که اون سر دنیاست رو به استعمار خودتون در آوردین اما ایرلند که بغل گوشتونه نتونستین هنوز بعد از سال ها ضمیمه انگلیس بکنید و بریتانیای بزرگ رو تشکیل بدین؟! و چرچیل در جوابش حرف پر مغزی میزنه . میگه: اکثریت نادان و اقلیت خائن!!! حالا اگه واقعا اینو تو کشور خودت تطبیق بدی چه احساس بدی به آدم دست میده!!! هیچ کشوری تا خائن نداشته باشه استقلال و آزادیش رو از دست نمی ده!)
و این افراد باید با تمام مسائل جامعه ای که در اون نقشی ایفا می کنند آشنایی داشته باشند از جمله علایق، تمایلات، نارسایی ها ، نقاط ضعف و شرایط زندگی مردم!


در مرحله بعدی، با اعمال روش های سیاسی ، اقتصادی و ایجاد تعهدات مالی دولت ها رو به جون هم میندازن و یهود هم با زبان دیپلماسی و زیر پوشش درستکاری خودش رو به عنوان موافق مذاکرات و ترک مخاصمه نشون میده تا به عنوان منجی و خدمتگزار بشریت معرفی بشه!!!!!

گفتار و عمل سیاست مدار نباید هیچ وقت یکی باشه(قبلا هم گفتم که در مکاتب غربی و از جمله لیبرالیسم به هیچ عنوان اخلاق وجود نداره نه اخلاق سیاسی و نه ........در جایه دیگه خونده بودم که چرچیل در مورد جنگ جهانی دوم در مورد پیمان با ایران نوشته بود: اگر چه ما با ایرانی ها پیمان بسته بودیم، قرارداد داشتیم و طبق قرارداد نباید چنین کاری می کردیم ولی پیمان و وفای به عهد در مقیاس های کوچک درست است اما در سیاست وقتی پای منافع یک ملت در میان است این حرف ها موهوم است!!!
حالا چرا ما باید بعد از سال ها به استعمار پیر و امثلهم اعتماد کنیم و باهاشون مذاکره داشته باشیم در حالی که اونها در نهایت پستی و خیانت هستن و برای ما ارزشی قائل نیستن!!!!! )


و دوباره تاکید بر تسلط بر دولت ها وجهت دادن به افکار و اذهان عمومی از طریق مطبوعات دارن!!(که این خودش یه مبحث جدا و گسترده ای هستش)


معتقد هستند که باید پیچیده ترین واژگان حقوقی رو از کتاب های حقوقی برداشت کرد و درسته که استعمال بعضی از این واژه ها در صحنه جهانی غیر موجه و عاقلانه نیست اما باید در قالبی زیبا بر اساس اصول اخلاقی ، متعالی جلوه کنند!
و در پایان اشاره به این موضوع دارن که تمام اقتصاددانان دنیا رو به خدمت خودشون در میارن تا اقتصاد دولت های غیر یهود با اصول اقتصادی ، بانکداری و سرمایه داری یهود بچرخه (که در کشور ما هم به همین روش میچرخه!!!!)

برگرفته از کتاب پروتکل های یهود

  • مهدیه ...

 

 

  • مهدیه ...

اریستوکراسی(حکومت اشرافی) غیر یهود قدرت سیاسی نداره اما به دلیل داشتن زمین و خودکفایی غذایی خطری بزرگ برای صهیونیسم محسوب میشه لذا باید اونها رو از داشتن زمان محروم کرد (و این فقط در جوامع مسیحی کاربرد نداره ، همه نقشه هایی که یهود میکشه برای کشورهای مسیحی و مسلمان و دیگر اقلیت ها هست!)

اما برای رسیدن به این هدف باید مالیات های سنگین به زمینداران ببندیم که مجبور باشند املاک خود را برای گرفتن قرض در گرو طلبکاران بذارن ، و بدین ترتیب بدون قید و شرط تسلم یهود میشن( نمونه بارزش هم گرفتن زمین های فلسطینی توسط انگلیس و یهود بود!)


همزمان با اقداماتی در مورد زمین داری ، صنعت رو هم به انحصار خودشون در میارن ، در مراحل اولیه صنعت رو در حالت تعادل نگاه میدارن تا صنعت و سرمایه در بخش خصوصی متمرکز بشه و بانک های خصوصی به وجود بیاد ، زمین ها از دست طلبکاران در اومده و به گرو بانک ها در میاد ، در نتیجه ماحصل کار کارگر و زمین همه به دست صنعت میفته و تمام پول های دنیا دست صهیونیسم میاد و طبقه کارگر و زحمتکش تسلیم میشن!

برای نابودی کامل صنعت غیر یهود علاوه بر انحصار طلبی ، باید تجمل گرایی هم بین مردم غیر یهود رایج کنیم و نیاز های کاذب به وجود بیاریم! (و اگه بخوایم یه مقداری دقت نظر داشته باشیم این مثال ها داره تو زندگی خودمون مصداق پیدا میکنه!!!)

مزد کارگرها رو بالا برده اما این پول هیچ وقت کفایت نیازهای اونها رو نمیکنه چون به همراه اون قیمت ارتزاق هم بالا برده میشه و گناه این گرانی رو به گردن کاهش فرآورده های کشاورزی و دامی میندازن!

به روش بسیار زیرکانه میزان تولید رو با اعتیاد ، هرج و مرج طلبی و کم کاری ای که بین کارگران به وجود آوردن ، کاهش میدن!

زیر پوشش هواداری از حقوق کارگر و به کمک اصول اقتصاد سیاسی که مبتنی بر تئوری های خودشونه تبلیغات دامنه دار راه میندازند تا از نیروی کارگر به نفع خود استفاده کنند!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

برگرفته از کتاب پروتکل های یهود

  • مهدیه ...

این پروتکل ها ، نقشه راه صهیونیسم در تسلط بر دنیا!!

 

جهت دادن به فکر و اندیشه مردم غیر یهود به کمک سخن پردازی و تئوری های وسوسه انگیز متخصصان و مدیران یهود هست. برای فریب مردم باید قیافه یک آزاد اندیش رو به خودشون بگیرن و از احزاب، آزادی و هر نوع گرایش فکری (تاکید بر هر نوع) طرفداری کنن و انقدر سخن پراکنی کنن تا مردم دلسرد بشن. باید مردم رو در حالت سرگردانی نگه داشت و  انقدر مطالب ضد و نقیض گفت تا مردم تنها راه رهایی رو ، نداشتن عقیده و اطلاعات سیاسی بدونن و این یکی از رموز مملکتداریشونه!!(به گفته هاوارد گوردون تهیه کننده صهیونیست آمریکایی:" مردم آمریکا غیر سیاسی ترین مردم در بین کشورهای پیشرفته هستن"!! به این دلیل که فضای رسانه ایشون خیلی مسموم هست!!)

مدعی هستند که در تجزیه تحلیل امور ، محاسبات دقیق مالی ، طرح برنامه های سیاسی و حس همکاری با یکدیگه رقیبی ندارند!!

احتمال میدن که مردم دنیا در دوره ای با هم سازش کنن اما معتقد هستند که مردم رو طوری به جون هم انداختند که به همدیگه بدگمانند و این سازش گذراست و این نفرت ناشی از تعصبات مذهبی و نژادی در طول 2000 سال گذشته است(مخصوصا در آفریقا و آسیا برای بهره کشی از منابع و معادنشون)!! در نتیجه هیچ گروهی علیه صهیونیسم پشتیبانی نخواهد داشت!

در ادامه به قدرت و دستهای پنهان خودشون اشاره دارن و میگن :" پیامبران ما گفته اند ما قومی هستیم که به وسیله خدا برگزیده شدیم تا فرمانروای مردم سراسر دنیا باشیم ! خداوند به ما هوش و ذکاوت سرشار عطا کرده و کفایت و لیاقت آن را داریم که مسئولیت رهبری مردم دنیا را به انجام برسانیم! البته اقوام دیگر هم هوش و ذکاوت دارند اما تازه به دوران رسیده هایی هستند که حریف ما نمیشوند."


http://fararu.com/files/fa/news/1391/3/6/8093_188.jpg

بین احزاب رو چنان نفاقی ایجاد میکنن که امکان هیچ گونه تشریک مساعی نداشته باشن(نمونه بارزش در کشور خودمون که بیشتر احزاب با بازی های سیاسی لبخند رضایت دشمن رو فراهم میارن)!

مردم غیر یهود هیچ نوع خلاقیت و ابتکاری نباید داشته باشن چون دولت یهود رو به خطر میندازه در نتیجه نطفه خلاقیت در ذهنشون باید خفه بشه.

 و در انتهای پروتکل :" برخرابه های همه حکومتها (با تمام نقشه های انجام شده) ، ابرقدرت شیطانی خودمان را بنا می کنیم تا چنان قدرتی به هم بزند که مقهور هیچ یک از ملل دنیا نشود."

برگرفته از کتاب پروتکل های یهود

  • مهدیه ...

خب دوباره محرم شروع شد و مردم و مسئولین در تکاپوی برگزاری مراسم عزاداری هستن ، اما دریغ از اینکه بدونن دور و برشون چی میگذره ، یا اونایی که مطلع هستن فقط بین خودشون می مونه ، نمیدونم چرا این مسائل رو تو رسانه پخش نمی کنن ، البته موضوع تازه ای نیست ، همیشه وقتی تبدیل به یک معضل میشه میخوان درمان کنن از قبیل اعتیاد ، ماهواره ، بی حجابی و ... !!!

اما موضوع مطروحه:

دشمن همیشه در صدد این بوده که تمام تعالیم دینی و شعائر اسلامی رو تا حد ممکنه بزنه و البته سالیان درازی هس که دست گذاشته رو عاشورا !!

مطمئنا می دونه که امام حسین علیه السلام رو نمی تونه از شیعیان بگیره ، در نتیجه مراسم عزاداری رو آلوده اش کرده که نمونه بارزش رو در مداحی های مدرن!! (تاکید دارم، مدرن) می شه دید!!

محتوای فاجعه آمیز بعضی از این مداحی ها که شامل لغات سخیفی مثل "حسین پرست" ، "رقاصه عباس" ، "حضرت شراب" ، "سگ خانگی حسین" ، که همشون به نوعی خصوصیات خاندان بنی امیه بوده ، نسبت به این خاندان مطهر میدن و با کمال وقاحت صدای  حیوان ، در میارن !!!

فاجعه بارتر از اون، ریتم مداحی ها ، به سبک راک اند رول و با لحن خوندن خواننده های شیطان پرستی هس!!!

خواهشا حواسمون باشه تو این ایام چی گوش میدیم ، اینکه صرفا مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام هست، ما مجاز به خوندن هر چیز و یا انجام هر حرکت سخیفی هستیم ، تائید این مطلب فقط جهالت انسان رو می رسونه!

در عوض گوش دادن به این مداحی ها و اشک ریختن های بدون بصیرت ، شعور و علم خودمون رو تو این روزها ببریم بالا!

تشیع واقعی تاکید بر این موضوع داره که باید از کربلا به سرزمین موعود ، از عاشورا به ظهور و از امام حسین به امام زمان رسید.

اما متاسفانه این ایدئولوژی و اعتقاد هر روز کمرنگ تر میشه و در غرب بروز و ظهور پیدا میکنه همانطور که معصوم گفته (با این مضمون):" آفتاب ظهور از غرب طلوع می کنه" !

 

واقعا تا حالا از هم پرسیدیم چرا؟؟؟

 

  • مهدیه ...