دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

مشخصات بلاگ
دشمن شناسی

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

 

 

امروز تو کلاس بینش مطهر، استاد از اصولگرایی و اصلاح طلبی بحث به میون آورد که من رو یاد یه  مطلبی انداخت که سال پیش خونده بودم .

"احمدی نژاد بدون روتوش " ، دست نوشته یه آدم منصفی و بی طرفی بود که در مورد دوران ریاست جمهوری این شخص مطالبی رو به زبون آورده بود که هم شامل مزایای این دولت و هم معایبش بود!

اما بحث من از اون جایی شروع میشه که وقتی این آدم سرکار اومد ، بعضی ها ادعای اینو داشتن که ما داد زدیم و این آدم رئیس جمهور شد!!! عجیب تر از همه این که احمدی نژاد گفته بود من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم اما وقتی سر کار اومد همه این آدم رو چسبوندن به خودشون و گفتن اصول گراس !!

تا زمانی که این دولت خوب کار کرد به به داشت اما وقتی دو سال آخر کار این  آقا بود به دلایلی اه اه شد!!! 

(که بنده اعتقاد دارم این از حربه های دشمن با همکاری بعضی از عزیزان داخلی بود که این شرایط و بحران رو در کشور به وجود آوردن!!)

و جالب تر از همه اینکه یکی از نامزد های ریاست جمهوری(سال 92) ، حالا که همه ازاین دولت  بد میگفتن در کمال نا باوری گفت: "این آقا گفته بود که اهل هیچ حزبی نیست"!!!

 

این مرام یک اصول گرا نیست که حالا شرایط ، اونم به دلیل مسائل سیاسی عوض شده زیر پای این آدمو خالی کنه و بهش انگ حجتیه و فراماسونر بودن بزنه و بگه اهل جادو جنبل هس!!!

مگه همین آقایون ادعای این رو ندارن که ما ولایتمدار هستیم و حرف رهبرمون رو قبول داریم ، اگه این طوره و رهبر رو به عنوان خطکش و معیار و میزان قبولش دارن ، چرا وقتی رهبر به این آقایون گفت" در این مورد اهم و مهم کنید، اصل و فرع کنید ، به این موضوعات بی ارزش نپردازین و برسین به مملکت داریتون و فساد اقتصادی رو جمعش کنین" ، هیچ کدوم حرف رهبر رو گوش نکردن و به مسائلی پرداختن که دشمن شاد شدن ، دقیقا همون چیزی که فراماسونرها تو هرم قدرتشون یکی از بازی های سیاسی شون اینه که حزب سازی کنن یا حزبا رو بندازن به جون هم و بشینن کناری به ریش ملت بخندن و به منافع کثیفشون برسن!

 

چی شد همه اونهایی که ادعاشون میشد رئیس جههور این مملکت چرا حرف رهبر رو گوش نمیده !! در صورتی که خودشونم ازین قاعده مستثنی نبودن!!!!!!!

من به هیچ عنوان نمی خوام از این آدم دفاع کنم چون یقینا اشکالات و ایراداتی داشته ، معصوم که نبوده ، اما درد اینجاس که کسایی ادعای ولایتمداریشون میشه که هیچ  کدوم انصاف رو رعایت نکردن و اخلاق سیاسی نداشتن!!

این همه تفرقه رو آدم کجای دلش بذاره ، یاد حرف زیبای حضرت علی علیه السلام میفتم که میگه (به این مضمون) :"من بر شما بیم دارم ، زیرا دشمنان شما که بر باطل هستند نسبت به شما که بر حق هستید ، اتحاد بیشتری دارند"

من در مورد اصلاح طلب ها صحبتی ندارم چون پایه فکریشون لیبرالیسمه ! اون بحثش جداست

 

خدا تو قرآنش حرف جالبی میزنه و میگه هیچ قومی نیست که به بلا و فتنه دچارش نکنم ، چرا ما ازین مسائل درس نمی گیریم!

به نظر من بعضی ها که زیادی میرن تو جزئیات بعضی  مسائل و فلانی رو مقدس میدونن چون مثلا در روایات اومده که فلانی در آخرالزمان این شکلیه اما مطابقت میدن و درست در نمیاد ، این امتحان خدا برای اون دسته از بنده هاشه که ادعای ایمان دارن که ببینه متوجه میشن کی بر حق هست و چه کسی نیست و عقلشون رو به کار میبرن یا نه فقط نقلی کار میکنن و بعدشم خدا ، بداء رو صورت میده و این با پیش زمینه ای که داشتن جور در نمیاد!!!!!!!!!

ان شاالله که توی این اسامی و حزب ها، خودمون و اصولمون رو گم نکنیم و به قول رهبرمون اصولگرای اصلاح طلب باشیم!!

 

نوشته شده در پنجشنبه ساعت 6:18 ب.ظ

 

 

  • مهدیه ...

دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود.

استاد پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟ کسی پاسخ نداد.

استاد دوباره پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟ دوباره کسی پاسخ نداد.

استاد برای سومین بار پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟ برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با قاطعیت گفت: با این وصف خدا وجود ندارد.

دانشجو به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخواست و از همکلاسی هایش پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟ همه سکوت کردند.

آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟ همچنان کسی چیزی نگفت.

آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟

وقتی برای سومین بار کسی پاسخی نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد!

  • مهدیه ...
دکتر شریعتی:

خدایا : آتش مقدس شک را آن چنان در من بیفروز تا همه یقین هائی را که در من نقش کرده اند , بسوزد ! و آنگاه از پس توده این خاکستر , لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی , شسته از هر غبار طلوع کند!!


واقعا چند نفر حاضر هستن که تمام اطلاعات ذهنی و اعتقادشون رو بذارن کنار و به همه چی شک کنن و این دفعه خودشون شروع کنن و برن دنبالش!!!!!!!!!!
دل شیر می خواد ، اونم تو جامعه ای که اگه یه حرفی بزنی که مطابق یه سری عرف ها و سنت های غلطه ، اتهام منحرف بودنو (گاهی اوقات) ، باید تحمل کنی!!
یا اگرم طرف باهات هم عقیده هم باشه و داری دو کلام منطقی بحث می کنی، این دفعه متهم میشی به آرمان گرایی!!!!

خلاصه ، آره سخته ازین مرحله گذشتن
اما وقتی شکت به یقین تبدیل شد ، بذار مسخرت کنن یا آرمان گرا خطابت کنن، چه اهمیتی داره وقتی به اونی که اعتقاد داری دلت قرصه و می دونی که داری درست میری!!

همیشه، اکثریت ، مشروعیت نمیاره!!!!!!!!!
 
 
  • مهدیه ...
"عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمی‌کند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)

 

  • مهدیه ...