نکته آغازین:
(اینکه چرا اصول زندگی رو به مبحث کنترل ذهن ربطش دادم ... با توجه به پست قبلی که به "زندگی اصولی" اشاره داشتم، وقتی افراد برای خودشون اصول و خطوط قرمزی رو تبیین کنند کمتر تحت تاثیر دیگران و شرایط و محیط اطرافشون قرار میگیرند در نتیجه کمتر کنترل ذهن میشن...!!)
اما...
در ادامه مطلب کنترل ذهن ...
اولین و مهمترین عامل در کنترل ذهن، رسانه است که بی شک بسیاری از کارشناسان و حتی بعضی از مردم عادی که تحلیلی بر این عامل دارن، به این عامل معترف هستند...!
بارها کارشناسان کشورمون اشاره کردند که سواد رسانه ای تون رو بالا ببرین تا ظاهر فریبنده چیزایی که می بینین یا می شنوین رو نخورین ...!!
اگه یادتون باشه در پروتکل 12 اشاره کلّی به رسانه داشتم اما بدون جزئیات ...!
اما امروز میخوام به سینما (یکی از زیرشاخه های رسانه و در عین حال بسیار تاثیر گذار) مخصوصا سینمای هالیوود و در پست بعدی سینمای انگلیس اشاره ای داشته باشم...!
اول مثال ها رو میگم و بعد اونها رو با مبحث کنترل ذهن تطبیق میدم ...
اول از همه باید اشاره کنم مبحث کنترل ذهن مبحث بسیار پیچیده و گسترده ای هست که در زمینه های مختلفی اجرا میشه ... این کنترل میتونه در زمینه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، مذهبی ، سبک زندگی و بسیاری مسائل دیگه رخ بده ...! که شاید خود شخص هرگز و تا آخر عمر بهش آگاه نشه ...!
این هست که باید مبحث تاثیرگذاری رو به دو مقوله ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه تقسیم کرد ...!
بسیاری از این کنترل ذهن ها با اصول روانشناسی، مردم شناسی و جامعه شناسی اتفاق می افتند... !! و این خطرناکترین حالت هست ...
یعنی به کمک روانشناسی افراد و دست گذاشتن رو نقطه ضعف اونها ، یک سری از مسائل رو در انسان تحریک میکنن ...
اگه یادتون باشه تو پست من ثروتمندم پس هستم اشاره ای به قوه حرص و طمع بشر داشتم که با ایجاد تجملات و مصرف گرایی اون رو تحریک کردن ...!
اما...
مثالی که میخوام بزنم به تغییر سلیقه افراد برمیگرده ... یعنی اشاره ای به مباحث سیاسی ، اقتصادی و ایدئولوژیک فیلم های غربی ندارم ...!! اونا مباحث جای خودشون رو دارن ...
من خودم شخصا از جمله افرادی هستم که فیلم زیاد دیدم و هنوزم میبینم ... و در نتیجه در اثر تکرار یک سری مولفه ها در فیلم های هالییودی قدرت تحلیل خودم رو بالا بردم ...!!!
.....
نمیدونم تا حالا دقت کردین که در فیلم های آمریکایی و بعضا انیمیشن ها(که متاسفانه بسیاری از اونها بدون تحلیل درست در شبکه های خودمون پخش میشه)، همیشه یک منجی مو بور یا چشم رنگی آمریکایی وجود داره ...! چه ماجرای فیلم در آمریکا اتفاق افتاده باشه چه در اروپا و چه در آسیا ...!!!
مخاطب چنین فیلم هایی کم کم در ضمیر ناخودآگاهش این موضوع می شینه که پس یک منجی جهانی باید یک غربی و عجالتا یک آمریکایی باشه ... همون طور که بسیاری از مردم ایران ، رابطه با آمریکا رو عاملی برای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی خودشون می بینند ... !!! پس این عامل پس از سال ها تاثیر خودش رو، روی مردم گذاشت ... !!!
نکته بعدی : اگه دقت کرده باشین شخصیت اصلی فیلم ها اصولا همه فن حریف هستن ... چطور؟!
کاراکتر اصلی جنتلمن، راننده بسیار ماهر ، هکر باهوش، تیرانداز قهار ، رزمی کار درجه یک، دارای هیکل ورزشی و جذاب و ... هر آنچه که برای انسان جذابیت داره اما به دلیل ظرفیت ، توان و شرایط زندگی نمیتونه بهش دسترسی داشته باشه ...!
در نتیجه مخاطب بسیار تحت تاثیر جذابیت و قدرت این کاراکتر قرار میگیره ... و در بسیاری موارد خواهان این هست که خودش یا حداقل طرف مقابلش این خصوصیات رو داشته باشه ...!!
متاسفانه بسیاری که متاثر از این فیلم ها و کاراکتر ها هستند، در رویا و خیال سیر میکنند در صورتی که واقعیت یا بهتر بگیم حقیقت خودشون ، دیگران و شرایط زندگی اونها به صورتی دیگه ای هست...!!
حالا همین رو به شخصیت خانم فیلم تعمیم بدین که زن بسیار باهوش و زرنگ و زیبا و همه فن حریف که مردها ستایشش میکنن و جاذبه جنسی فوق العاده ای داره ... !!!
که متاسفانه روابطی رو بین اونها به نمایش میذارن که حتی در واقعیت زندگی غربی همچین چیزی وجود نداره اما این نیاز کاذب در مخاطب شرقی و مخصوصا ایرانی شکل گرفته و انتظار داره که خصوصیت شریک زندگی و جنسی اش دقیقا کپی برابر اصل کاراکترهایی باشه که این ویژگی ها رو در فیلم های غربی دیده ...!!!
اون وقت چه بر سر زندگی های امروزی میاد ... که زن توقع همچین چیزی از شریک زندگی و برعکس مرد همچین انتظار نا به جا و غیر عقلانی رو از همسرش در رابطه جنسی داره ...!! و این تبدیل به بک معضل بسیار بزرگ تو جامعه ما شده که بسیاری به همین دلیل طلاق میگیرند ...!!
اینایی که میگم واقعیت جامعه ماست که به شخصه با بسیاری از اینها برخورد داشتم ...!!!
و اینکه سلیقه افراد به مرور زمان با دیدن و تکرار این مولفه ها تغییر میکنه و نیازهای کاذبی در اونها ایجاد میشه که با رابطه درست و به جا بین خود و همسرشون نمیتونن ارضاء و اقناعش کنن ...! در نتیجه به رفتارها و اعمال عجیب و سخیف و کثیفی روی میارن که نتیجه اش میشه همجنس بازی ، رابطه جنسی با کودکان ، حیوانات ، اشیاء و ...!!
بسیاری از رفتارهای غیر معقولانه و بعضا جاهلانه در اجتماع خودمون هم، برای ایجاد توجه بیشتر مثل "خاص بودن" بین دیگران هست که باز هم این خاص بودن مخاطب متاثر از چیزایی هست که در فرهنگ غربی دیده ...!!
و فرد اینطور کنترل ذهن میشه ... چون سواد رسانه ای نداره ... !!!
...
...
این پست بسیار خلاصه شده بود... نکات بعدی در خصوص کنترل ذهن در پست های بعدی...!!
