پیر جماران .. متفکر عصر حاضر ...
به یاد پیر جماران از متفکرین عصر حاضر:
نکاتی چند پیرامون اعتراض امام به تصویب قانون کاپیتولاسیون از صحیفه ایشان:
اعلام خطر!
آقا، من اعلام خطر میکنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر میکنم! ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر میکنم! ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر میکنم! ای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر میکنم! ای فضلا، ای طلاب، ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر میکنم!
خطردار است. معلوم میشود زیر پرده ها چیزهایی است و ما نمیدانیم. در مجلس گفتند نگذارید پرده ها بالا برود! معلوم میشود برای ما خوابها دیده اند! از این بدتر چه خواهند کرد؟ نمیدانم، از اسارت بدتر چه؟ از ذلت بدتر چه؟ چه میخواهند با ما بکنند؟ چه خیالی دارند اینها؟ این قرضۀ دلار چه به سر این ملت میآورد؟ این ملت فقیر[پس از]ده سال هشتصد میلیون تومان نفع پول به امریکا بدهد؟! در عین حال ما را بفروشید برای یک همچو کاری؟!
مملکت در اشغال امریکا
نظامی های امریکا و مستشارهای نظامی امریکایی به شما چه نفعی دارند؟ آقا! اگر این مملکت اشغال امریکاست، پس چرا اینقدر عربده میکشید؟! پس چرا اینقدر دم از «ترقی» میزنید؟! اگر این مستشارها نوکر شما هستند، پس چرا از اربابها بالاترشان میکنید؟! پس چرا از شاه بالاترشان میکنید؟! اگر نوکرند، مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید. اگر کارمند شما هستند، مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل میکنند، شما هم عمل کنید. اگر مملکت ما اشغال امریکایی است پس بگویید! پس ما را بردارید بریزید بیرون از این مملکت! چه میخواهند با ما بکنند؟ این دولت چه میگوید به ما؟ این مجلس چه کرد با ما؟ این مجلس غیر قانونی، این مجلس محرَّم این مجلسی که به فتوا و به حکم مراجع تقلید تحریم شده است، این مجلسی که یک وکیلش از ملت نیست، این مجلسی که ـ به ادعا ـ هی میگویند ما! ما! هی ما از «انقلاب سفید» آمدیم! آقا کو این «انقلاب سفید»؟! پدر مردم را درآوردند! آقا من مطلعم؛ خدا میداند که من رنج میبرم؛ من مطلعم از این دهات؛ من مطلعم از این شهرستانهای دورافتاده؛ از این قم بدبخت[گریۀ حضار]. من مطلعم از گرسنگی خوردن مردم؛ از وضع زراعت مردم.
سکوت، گناهی کبیره
آقا فکری بکنید برای این مملکت؛ فکری بکنید برای این ملت. هی قرض روی
قرض بیاورید؟! هی نوکر بشوید! البته دلارْ نوکری هم هست! دلارها را شما میخواهید استفاده کنید، نوکریش را ما بکنیم! اگر ما زیر اتومبیل رفتیم، کسی حق ندارد به امریکاییها بگوید بالای چشمت ابرو! لکن شماها استفاده اش را بکنید؛ مطلب اینطور است. نباید گفت اینها را؟ آن آقایانی که میگویند که باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ اینجا هم خفه بشویم؟ ما را بفروشند و خفه بشویم؟! قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم؟ واللّه، گناهکار است کسی که داد نزند؛ واللّه، مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند[گریۀ شدید حضار].
تمام گرفتاری ما از امریکاست
آقا تمام گرفتاری ما از این امریکاست! تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از امریکاست. این وکلا هم از امریکا هستند! این وزرا هم از امریکا هستند! همه تعیین آنهاست. اگر نیستند چرا نمی ایستند در مقابلش داد بزنند؟
لزوم آگاهی مردم
من چه بگویم؟ اینقدر انباشته است مطالب، اینقدر مفاسد در این مملکت زیاد است
که من با این حالم، با این سینه ام، با این وضعم، نمیتوانم عرضی بکنم. نمیتوانم مطالب را به آن مقداری که میدانم به عرض شما برسانم. لکن شما موظفید به رفقایتان بگویید. آقایان موظفند ملت را آگاه کنند؛ علما موظفند ملت را آگاه کنند. ملت موظف است که در این امر صدا دربیاورد. با آرامش[به]عرض برساند؛ به مجلس اعتراض کند؛ به دولت اعتراض کند که چرا یک همچو کاری کردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما بندۀ شما هستیم؟ شما که وکیل ما نیستید! وکیل هم بودید، اگر خیانت کردید به مملکت، خودبه خود از وکالت بیرون میروید. این خیانت به مملکت است.
عزل وکلای مجلس
خدایا، اینها خیانت کردند به مملکت ما. خدایا، دولت به مملکت ما خیانت کرد؛ به اسلام خیانت کرد؛ به قرآن خیانت کرد. وکلای مجلسین خیانت کردند، آنهایی که موافقت کردند با این امر. وکلای مجلس سنا خیانت کردند. این پیرمردها؛ وکلای مجلس شورا، آنهایی که رأی دادند، خیانت کردند به این مملکت. اینها وکیل نیستند. دنیا بداند اینها وکیل ایران نیستند! اگر هم بودند من عزلشان کردم. از وکالت معزولند.
*****************************