از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت...!
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۵۳ ق.ظ
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت
پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت
یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت
من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت
تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت
شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت
تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت
دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت
شاعر: مرحوم افشین یداللهی
_____________________________________________________________
با تسلیت ایام سوگواری خدمت عزیزان
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت... علیرضا قربانی
حجم: 5.32 مگابایت
سلام و عرض تسلیت و تعزیت ایام الله عاشورای حسینی ع
آجرک الله فی مصیبته
باتشکر و آرزوی توفیق اقامه عزای حسینی و بهرهء معارف و شعور علوی و حسینی برای سرکارعالی در این ایام
وفقکم