دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

مشخصات بلاگ
دشمن شناسی

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

انگار جذام دارم ...!!!

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۴۷ ب.ظ

چند مدتی هست که برای جلوگیری از سرمای زمستون گاهی اوقات از روبند معمولی (که فقط قسمتی از بینی و دهان رو می پوشونه) به جای شال گردن استفاده میکنم ... که شاید برای خیلی ها عجیب و غیر عادی به شمار بیاد ...!

البته تو شهر ما جای بسی تعجبه ... اما تو شهرهای مذهبی که بسیاری از خانوم ها استفاده می کنن کسی نه تعجب میکنه نه تمسخر نه تیکه های به اصطلاح خودش با نمک میندازه...!

وقتی برای دفعات اول این روبند رو میذاشتم متوجه شدم که چقدر از خانوم های دور و برم علاقه دارن که ازش استفاده کنن اما به دلیل شرایط بسیار بد جامعه ما، از گذاشتنش منصرف شدن ...!

آره ... هستن بعضی هایی که میگن اینکه بیشتر جلب توجه میکنه ... اشکال نداره جلب توجه کنه ... شخص مقابل که به غیر از چشم و قسمتی از ابرو چیز دیگه ای نمی بینه ... بعدشم رد میشه و میره ...!

یادمه یکی دو هفته پیش یه خانم نسبتا جوان چادری به فاصله بسیار کمی پشت سر بنده و والده قدم بر میداشت که توجه منو به خودش جلب کرد ... دیدم من رو صدا میکنه ... سلامی کرد و با نگاهی متعجب و در عین حال ذوق زده گفت : ببخشین خانم... شما چطور این روبند رو بستین و ازش استفاده میکنین؟! ...

منم براش توضیح دادم و گفتم بیشتر برای سرما ازش استفاده میکنم... بعد نومیدانه گفت: خیلی خوبه ! من یه مدت ازش استفاده میکردم و مردم طوری منو نگاه میکردن که انگار جذام دارم ...مجبور شدم بذارم کنار ...!!!

من خندیدم و گفتم : اشکال نداره خانم ...  اصلا براتون حرف یا عکس العمل دیگران ملاک نباشه اگه کاری شرعا یا قانونا درسته انجامش بدین حتی اگه خیلی ها خوششون نیاد ... تو شهرمون، ما چادری ها رو زیاد مسخره میکنن ... اما من همیشه با خنده از کنارش رد شدم ...!

در ادامه گفتم :این همه بی حجابی مد میشه کسی صداش در نمیاد... چه اشکالی داره که ما هم این رو مد کنیم ...خودش میشه یه کار فرهنگی در مقابل بی حجابی ...! "

 

خوشبختانه دو تا از دوستان عزیزم هم با من همراه شده اند در این مسیر...!!

تو شهر ما اصولا اگه چند تا خانم چادری رو ساعت 8 الی 9 شب در خیابون ببینن براشون خیلی جای تعجبه ... فکر میکنن چه اتفاق نادری هست یا خبری شده ... قراره راهپیمایی بشه یا ماموریتی هست ...!!!!!!!!!

 

متاسفانه شرایط تو جامعه به اصطلاح اسلامی ما طوری شده که مردم جرئت نمیکنن گاهی اوقات اعمال مذهبی خودشون رو به جا بیارن ...یا از دیده شدن بسیاری از مسائل، احساس شرمندگی میکنن!

یادمه با والده گرامی تو مطب دکتر نشسته بودیم که وقت اذان شد و گوشی بنده شروع کرد به گفتن اذان ... البته صداش ضعیف بود اما چون مطب ساکت بود راحت شنیده می شد ... متوجه شدم که اطرافیان همدیگه رو نگاه میکنن که این صدای اذان از کجا میاد ...؟!

والده بنده که روبروی من نشسته بود زیر چشمی بهم علامت داد که قطعش کن...! بنده هم با زبان اشاره گفتم : چه اشکالی داره مگه؟!

و در نهایت آرامش، با صدای اذان خوندن روزنامه ای که مطلبش در مورد یکی از آقا زاده ها بود، ادامه دادم ...!!!

 

شخصا از بعضی از عرف های اشتباه جامعه گله دارم ... چرا بچه مذهبی های ما اگه میدونن کاری اشتباهه به این عرف شکنی دست نمی زنن ....؟ حداقل خودم سعی میکنم اینکارو انجام بدم ... البته هم جرئت میخواد ... هم ظرفیت ... هم یه اراده برای جنگیدن با مخالفین ...!

حتی اطرافیان نزدیک ...

  • ۹۴/۱۰/۱۰
  • مهدیه ...

پوشش

نظرات  (۷)

  • بُتِ بزرگ
  • بستن روبند را نمی شود جز اعمال مذهبی تلقی کرد و یک چیز سلیقه ای هست چون در شرع پوشیدن گردی صورت ضروری نیست؛ و مطئنا در این مورد دلیل جلب توجه مردم کم بودن استفاده از روبند بوده است و نه مسائل مذهبی

    اما در مورد مسائلی مثل چادر و پخش اذان و غیره مردم چه کاره اند؟!

    دین این کشور اسلام است و آن ها باید خجالت بکشند از رفتارشان

    پاسخ:
    سلام ممنون از نظرتون ... حرفتون رو قبول دارم
    منظورم از اینکه گفتم مسائل مذهبی، روبند جزوش نبود ... این یه بحث جدا بود
     منظورم به مسائل دیگه ایه
    مثل اینکه یه خانواده نسبتا مذهبی میرن بیرون وقت اذان میشه اما نماز نمیخونن (تا قضا میشه)چون روشون نمیشه ...  یا مردم مسخره میکنن یا بهشون میگن ریاکار و ...
    نمونه زیاده ...!
    در مورد خط آخری که نوشتین ... اتفاقا اختیار دارین .. مردم ما به همه چی کار دارن ...و هیچ هم خجالت نمیکشن ... تازه میگن ما داریم شورشو در میاریم ...!!!!!!!!
    وضع شهر ما بدتر از اونی شده که بشه جمعش کرد.
    ترک ها +روستاییان مهاجر+مسافرین شهری+سرمایه داران و کلا دارانی که اینجا اقدام به خرید یا اجراه ویلا میکنن ابزار و حاکم کننده فرهنگ شیطانی تو شهر ما هستن که زیر بنای این فساد نهادینه شده و این خلقیات مد زده و ماهواره زده تو شهر ما مشروبات الکی و روابط آزاد دختر پسر تو سنین پایین حتی تو خونواده های مذهبی یا مدعی مذهبیه.
    قطب غالب عوض شده و بشخصه دیگه امیدی به بازگشت ندارم.
    البته نباید از فساد مافیای شهری که بخش اقتصادی شهر رو خیلی عقب نگه داشته و خود این به عاملی برای بدبینی و بسته شدن دهان مذهبی ها تو احتجاجات منجر شده چشم بست.

    شخصا هم تا میتونم از برخورد و تنه به تنه شدن با این جماعت خود داری میکنم و اگه جایی برخوردی پیدا کردم روشم در برخورد مدارا و روی خوش هستش.

    چون وضع از بنیان خرابه.

    به قول معروف وقتی گناه رو گناه اومد میشه انکار بعد تکذیب بعدشم استهزا!
    مردم ما در شقاوت به استهزار رسیدن فعلا .بقیشو خدا بخیر کنه.

    این مردم تا با مشروبات و ماهواره و بقییه لوازم شیطانی دم خورن درست بشو نیستن. مردم ما دارای سبک زندگی غربی شدن دیگه.
    پاسخ:
    سلام
    حرفتون رو قبول دارم ...
    اما از نظر بنده ، خدا سرنوشت هر قومی رو به دست خودش سپرده ...!!!
    وضع از جایی خراب شد که هر وقت فسادی در شهر اتفاق افتاد مردم به اصطلاح مذهبی و مسئولین دلسوز (!) صداشون در نیومد ... در نتیجه تر و خشک با هم می سوزند چون باید بسوزند ... جایی که امر به معروف و نهی از منکر نمیشه همین میشه برادر من...!!!
    اما من مثل شما فکر نمیکنم ... بدترین فضا رو بشر اگه بخواد (تاکید دارم اگه بخواد با تمام سختی ها ، تمسخرها ، تحقیرها و ... !)میتونه عوض کنه ... اما هزینه بسیار سنگینی داره ... قانونش هم همینه ...! برای اهداف بزرگ باید قربانی های بزرگی داد ... این سنت الهی هست ...!
    من کتابی یا ساده لوحانه حرف نمی زنم ... اما چون تو کار فرهنگی بودم و دیدم که چطور زیر پای همدیگه رو خالی میکنن ... هزار حرف به هم میزنن ... راحت قضاوت میکنن ... از غیبت پشت فلان مسئول پیش ما هیچ ابایی ندارن و ... کار خیلی سخت میشه ...
    اما میشه !
    باید ظرفیت آدم زیاد باشه ... دغدغه مند ... و البته یه سر پر شور واسه این کارا داشته باشه ... البته از جونش هم سیر شده باشه ...!!!!
    آخری رو شوخی کردم!
  • صحبتِ جانانه
  • با صدای اذان می رفتید سمت دستشویی و وضو می گرفتید و دنبال جای نماز هم می گشتید حق رو به نحو احسنت ادا کرده بودید
    پاسخ:
    بله ...!
    بنده نوشته بودم تو مطب دکتر بودم و داشت نوبتم می شد اگه راه داشت حتما این کار رو میکردم، البته اونجا فضای مناسب برای خوندن نماز نداشت... بعدش خواهر گلم من اکثرا با وضو از خونه بیرون میرم ...
    سلام

    اول از همه میخواستم تشکر کنم بابت پست های متنوعی که زحمت میکشین ومیذارین

    دوم میخوام خسته نباشید بابت زحمات پشت پرده شما که ثمره این زحمات تبدیل به تلنگری برای ما وامثال ما میشه
    به نظر من ما ایرانی ها ادم های خیلی عجیبی هستیم. .خیلی عجیب...واینو میشه تو رویدادها و اتفاقاتی که توجامعه وکشمکش های جهانی اتفاق میفته نظاره گر باشیم...
    آموزش، آموزش وهزار مرتبه دیگه...آموزش رو باید جدی بگیریم
    ضعف اموزشی  منشا تمام انچه که نباید باشن وهستند است
    ضعف مذهبی  واجتماعی و اقتصادی و....همه دست در دست هم گذاشته اند وبرخورد ونوع نگاه منو به زندگی ودنیای اطرافم کرده
    ما باید خودمون باشیم
    نه در قالب فرهنگ و اعتقادات مردمی که از لحاظ تمدنی، جغرافیایی ونوع نگاه باما فرق میکنه
    خودمون باشیم
    به قول انیشتین
    مردم 2دسته هستن
    یا منو میشناسن
    یا نمیشناسن
    وقتی منو ببینن میدونن که من چه شخصیتی دارم واین شناخت باعث خیلی از روابط ها میشه
    2)یا اینکه منو نمیشناسه
    وقتی شخصی منو اصلا نمیشناسه
    چه فرقی میکنه چی بپوشم وچی نپوشم
    ما باید دنبال عوامل ضعف فرهنگی خودمون باشیم ودرمانش کنین

    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    منم از شما تشکر میکنم که همیشه حوصله میکنین و نوشته های بنده رو می خونین
    اینی که گفتین ما ایرانی ها آدمای بسیار عجیبی هستیم ... خیلی عجیب ، کاملا درسته ... حتما باید در این مورد یه پست مفصل بذارم ...!!!
    آره خب مشکل اینجاست که ما ایرانی ها زور میخوایم خودمونو با یه چیزایی تطبیق بدیم که یا با فطرتمون نمیخونه یا با مذهبمون یا با تمدن غنی و قدیمی پارسی و... !
    ضعف فرهنگی یا فقر فرهنگی ... متاسفانه این نگاه هم انگار فقط از منظر روشنفکرین غرب گرا توجیه پذیر هست ...!
    "بچه مذهبی چه می فهمه فرهنگ یعنی چی ..." (البته این نگاهی هست که اونها دارن و مرزبندی اشتباهی رو در جامعه رقم زدند ...!)
    به قول یکی از دوستان در جامعه بسیاری از خود مردم عادی انصاف و حق شهروندی رو رعایت نمیکنن ... هیچ ایرادی نداره اما خدا نکنه یه بچه مذهبی بخواد یه اشتباهی کنه ... شروع میکنن از ... و ... انتقاد کردن و هتاکی کردن ... اینم نوعی سطحی نگری و ضعف فرهنگیه ...
    سلام
    متاسفانه  ویا بدبختانه سطحی نگری تو جامعه ما اونقدر زیاد هست و بازار تخریب اونقدر گرم هست که اگه یک نفر به ظاهر 
    خطایی ازش سر بزنه به قولی فاتحه اش خوندست، حالا اگه این حرکت یا صحبت رو به نوعی یک نفر که شخصیتی مذهبی داره
    سربزنه که دیگه انگار بزرگترین گناه رو انجام داده وغیرقابل بخششه.
    ما ایرانی ها ادم های عحیبی هستیم....من هر روز میبینم که اطرافیان صحبت هاشون با عملشون یکی نیست
    تقکرات جامعه های اروپایی وامریکایی تو ذهنشون خودنمایی میکنه، گاهی وقتها کاری با هیچی ندارن وخودشون رو صاحب تمام سرزمین ها میدونن وبرمیگردن به سلسله های پادشاهی وبیشتر از همه هخامنشیان، تاسف، غم افسوس تاریخ رو با حمله اعراب به ایران گره میزنن.
    دوره پهلوی رو دوره قدرت ایران ونظم حاکم بر جامعه ومسیر پیشرفت برای جامعه ایرانی میدونن .
    زمان محرم وصفر چه کارهایی به نام اسلام وحسین( ع ) انجام میدن و در وقتی دیگه اونقدر جبهه در مقابل اسلام وایین هاش میگرن 
    که جای تعجب داره.
    رفتارهای اجتماعی مون  باانچه یک جامعه نیاز داره بسیار بسیار از هم دور هستن
    تو همه زمینه ها...1چیزی میگیم....1چیز دیگه عمل میکنیم...
    واقعا نمیدونم ریشه این همه بالا وپایین ها
    این همه سیاهی در عین حال روشنی کجاست؟
    راه حل  این همه تضاد در چیه؟
    وچرا دیواری کوتاه تر از دین میدا نمیشه
    وهمیشه مقصر اصلی دین به حساب میاد؟
    پاسخ:
    آره خب ... مخصوصا اینکه (به ظاهر) به تمدن غنی و قدیمی شون خیلی افتخار می کنند اما دریغ از اینکه بخوان بسیاری از نکات مثبتش رو مورد استفاده قرار بدن ... فقط افتخار می کنن!!!

    (البته حمله اعراب و اسلام آوردن ایرانی ها بسیار جای بحث داره ... چون اصلا اون چیزی نیست که تو ذهن مردم نشسته ... ایرانی ها به دلیل نارضایتی از نظام حاکم ... و فساد اداری و غیره ... پس از حمله اعراب به ایران(که البته حضرت علی با ابن نوع نبرد مخالف بوده) به دلیل جذابیت اسلام ، ایمان میارن ... وگرنه کسی اونها رو مجبور نکرده بود ... چون اسلام جزیه(نوعی مالیات) رو برای همین گذاشته بود تا هر کی نمیخواد اسلام بیاره ... به دین خودش باقی بمونه )

    مقصر اصلی دین به حساب میاد ... چون در مکتب سکولاریسم ، دین رو یک مزاحم در نظر میگیرن ... به دلیل سختگیری بیش از حد دوران قرون وسطی ... که مردم رو از دین زده کرد و عده ای هم راحت سوء استفاده کردند ... تو دنیای امروز هم همین اتفاق برای ما میفته ... نتیجه اشتباه یه مکتب غیر الهی و فساد عده ای این میشه...
    دیگه اون وقت هر چیز با ربط و بی ربطی رو به دین می چسبونند ... حتی اشتباهات فاحش خودشون رو ...

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پ.ن : البته این بحث شما میتونه یه منظور دو پهلو باشه ...!!! همون بحثای همیشگی ...!!!

    در مورد صحبت هاتون  موافقم
    اصلا منظور دیگه ای در رابطه های مذهبی خودم وبحث های پیشین ندارم.
    چون هرکسی به اندازه ذات مثبتش منفعت میبره وبه اندازه ذات منفیش ضرر میکنه.
    اونقدری که انسانها از خدا میترسند واز خشم خدا، از مهربانی ورحیم بودنش حرفی نمیزنند.
    بعضی از افراطی ها اونقدر میخوان خط های مرزی  دینشون رو بشناسند وبه قولی دقیق باشن که از مرزی که فقط میتونست از دورنگاهی بهش بندازه عبور میکنه واز لبه پرتگاه پرت میشه...
    درصورتی که خداوند کلامش رو با بخشنده ومهربان بودن خودش نسبت به همه اغاز ومعرفی میکنه
    خیلی از ادمها هم اینو تایید میکنن ولی فقط تو یه جمله و چندتا سرتکون دادن وتاسف میخورن برای کسایی که افراطی فکر میکنند
    ولی هیچگاه خودشون رو نمیبینن که پرت شدن وغرق....
    نمیدونم شاید منم غرق شدم واین احساس رو دارم....
    تو پستی که گذاشتین گفته بودین که یک نفر رو دیدین وگفته که قبلا استفاده کردم وبه خاطر نگاه بقیه افراد جامعه کنار گذاشتم
    خوب به نظر من هم میتونه کار عاقلانه ای باشه وهم میتونه  اینطور فکر کنیم که یه کم اعتماد به نفسش پایین بوده و اونقدر محیط روی اون تاثیر میذاره که به راحتی بعضی از مسایل رو بدون اینکه قدرتی ازخودش برای تصمیم گیری داشته باشه به دیگران واگذار میکنع ودیگران براش تصمیم گیری کنند.
    جای صحبت زیاده....
    گاهی نوع نگاه ما انسانها یکیه
    ولی بیانمون اونقدر فرق میکنه که احساس میکنیم  که به اندازه یک سال نوری باهم اختلاف داریم
    پاسخ:
    سلام
    بنده هم نگفتم در مورد مذهب بحثی دارین ...
    یه جورایی احساس میکنم همیشه یه تلنگری بابت (مثلا) محبت میزنین ...!
    بله اینم یه رویه از دین و خصوصیات انسانی هست ... اما همیشه گفتم هر چیزی مرزی و تعریفی در محدوده مشخص خودش داره ... و این دلیلی نیس بابت اینکه از اون ور کسی بخواد بیفته ...!
    در مورد نظرتون که در مورد پست من گذاشتین بگم که موضوع مورد بحث من همین جاست که چرا وقتی بشر میدونه و مطمئن هس که کاری درسته ... صرفا به خاطر عرف اشتباه جامعه اش نبایستی انجامش بده ... منظور من از گذاشتن روبند، جلب توجه دیگران نبود که اگه بود برای مثال هیچ وقت چادر روی سرم نمیذاشتم ... (البته منکر این نمیشم که بشر به دنبال جلب توجه هست ... اما از راه های دیگه ای میشه این کار رو کرد و دیگران رو تحت تاثیر قرار داد...!)
    بعدشم اینکه:
    بله آدما دنیاشون خیلی با هم فرق داره ... اینو به شخصه زیاد تجربه کردم ... صرفا چهار تا موضوع اشتراکی نمیتونه دلیلی برای تفاهم باشه ... بعدشم اینکه ما با 4 تا خصوصیت میایم دیگران رو قضاوت میکنیم که 100% مولفه های خوبی برای قضاوت نیست ...!!!
    منم متاسفانه از این قاعده نادرست قضاوت مستثنی نیستم ... ولی حداقل سعی خودم رو می کنم تا تغییر کنم

    _______________________________________________________________________
    پ.ن : در ضمن یه نکته ای رو بگم اینکه موضوعاتی که مطرح میکنم ... صرفا به ای دلیل نیس که همیشه حرفای من درسته .. و بقیه اشتباه میکنن ... این نظری هس که من با توجه به تجربیات و تحلیل خودم به دست آوردم ... اتفاقا متون رو میذارم تا نقد بشن ... دنبال تایید نیستم ... اما متاسفانه بعضی ها اینجوری نگاه نمی کنن
    بعدشم فکر میکنن پس اگه بخوان نقد کنن ... حتما باید نقدشون رو قبول کنم ...!!! (منظورم به شما نیست)
     


    سلام
    اینکه همیشه یه تلنگری میزنین رو متوجه نشدم منظورتون چی هست؟؟؟؟
    میدونم که نقد منصفانه وخالصانه چقدر میتونه تاثیرگذار باشه اونم تو بهبود وضعیت .
    وشما به عنوان یک نفر شاید بار چندین نفر رو به دوش بکشین ومن این حرکت شمارو هم تحسین میکنم.
    اگر زمانی در مبحثی یا دیدگاهی نظرم رو خدمت تون عرض میکنم این اطمینان رو دارم که شما نقد خالصانه رو هر چند هم ایراد داشته باشه میپذیرین ودوست ندارین که اگه ضعفی یا مشکلی هست از طرف دیگران نادیده بشه ومطرح نکنند.
    هنوز میگم که خلاقیت یک امتیاز هست که شما اونو دارین واستفاده میکنیین 

    پاسخ:
    ممنون از لطفتون ...!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">