دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

دشمن شناسی

سوره توبه آیه 8: چگونه با مشرکان عهدشکن ، وفای به عهد توان کرد؟؟!!!! در صورتیکه آن ها بر شما ظفر یابند ، مراعات هیچ عهد و پیمان را نخواهند کرد و به زبان بازی ، شما را خوشنود می سازند!! در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آن ها فاسق و نابکارند!!!

مشخصات بلاگ
دشمن شناسی

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

                                       آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند !

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی

                                       باشد که از خزانه غیبم دوا کنند !

معشوق چون نقاب ز رخ بر نمی کشد

                                       هر کس حکایتی به تصور چرا کنند !

چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست

                                       آن به که کار خود به عنایت رها کنند !

بی معرفت مباش که در من یزید عشق

                                       اهل نظر معامله با آشنا کنند !

حالی درون پرده بسی فتنه می رود

                                       تا آن زمان که پرده بر افتد چها کنند !

حافظ دوام وصل میسر نمی شود

                                       شاهان کم التفات به حال گدا کنند !

 

                                    

چقدر هوس جمکران کردم !!

داشتم به این فکر میکردم که واستون جشن بگیریم واجب تره یا دعای امّن یجیب بخونیم و اضطرار و ...!!!

گفتم اضطرار

...

...

پیامبرمون گفته بود همون فتنه هایی که بر سر قوم بنی اسرائیل اومد ، سر ما مسلمونا هم میاد !!

اما ...

داره بدترش سر ما میاد !!  (چون خودمون نمی خواهیم اون اتفاق خوب بیفته ، مثل مردم میانمار که به جای مقاومت علیه ظلم بودیسم فقط فرار میکنن و در جنگل و کوه و دریا اجساد دسته جمعی شون پیدا میشه و تا علیه ظلم قد علم نکنن خدا هیچ کمکی نمیکنه ... این سنت الهی هس)

و اما .....
برنامه ای رو که غرب برای تجزیه خاورمیانه داشت  ، خوب داره اجراش میکنه!

همه کشورهای منطقه رو به هم ریخته ، سوریه ، عراق ، یمن ، بحرین ، لبنان ، .... افغانستان و پاکستان هم که سالهاست درگیر جنگ فرسایشی هستن!!

بعدی هم ایرانه که البته تمام معادلات غرب رو به اعتراف خودشون به هم ریخته !!

اون وقت بعضیا میگن چرا ایران باید بره تو سوریه و عراق بجنگه و هزینه بده !! اگه اینکارو نکنه که باید باهاشون تو ایران بجنگه که بنده خدا!!

البته این چیزیه که اونا میخوان که ایران مستقیم وارد جنگ بشه !

ایران با حکم اسلامی جهاد علیه ظلم برای طرفداری از مظلوم  ، بعد از انقلاب وارد جنگ شد (منظورم جنگ های نیابتی در منطقه هست!)

واسه همین اسرائیل و ایران علیه هم جبهه گیری کردن چون ایران اومده بود که برنامه سلطه بر جهان اسرائیل رو به هم بزنه ، برنامه ای که طبق پرچم اسرائیل از نیل تا فرات باید دست صهیونیسم بیفته چون براساس آخرین گزارش آماری شرکت نفت بریتانیا(بی.پی) در سال ۲۰۰۸ میلادی خاورمیانه ۳/۷۵۵ میلیارد بشکه نفت ذخایر اثبات شده قابل بازیافت را در اختیار داره که ۶۱ درصد ذخایر جهانی نفت را در بر می‌گیره !

بایدم بیاد در منطقه خاورمیانه و زمین های فلسطینی ها رو با شعار سرزمینی بی ملت برای ملتی بی سرزمین ، بگیره !!(چقدر هم که فلسطین بی ملت بود !! تو این  پست  به طور خلاصه گذاشتم که چطور زمین فلسطینی ها رو از چنگشون در آوردن)

غیر از این مطلب ، فلسطین محل تولد ادیان بزرگ الهی هست که بسیاری از پیامبران در اون مبعوث شدند و البته فراموش نشه که میخوان مسجدالاقصی رو خراب و هیکل سلیمان که نماد شاهنشاهی یهود هس ، بنا کنند (بماند که گفته شده در زیر این مسجد ثروت عظیمی ذخیره شده ، که میخوان به دستش بیارن البته برای من مستند نیس!)

فلسطین و خاورمیانه از منظر آخرالزمانی و ایدئولوژیکی هم بسیار مهم هس ، چون هم ما و هم تمام ادیان الهی به منجی اعتقاد داریم ! و در روایات تمام ادیان اون اتفاق بزرگ در خاورمیانه میفته و خطرناکترین ایدئولوژی برای اسرائیل ، مکتب تشیع هس ! چون تشیع (بعد از انقلاب ایران از حالت بالقوه به بالفعل در اومد!!) نه لیبرالیسم غرب رو قبول کرد نه کمونیسم شرق رو و با شعار نه غربی ، نه شرقی ، جمهوری اسلامی سر کار اومد !!

نکته جالب در مورد همین اتفاق بزرگ

...

...

در آمریکا 70 میلیون ایونجلیست شبانه روز برای ظهور منجی خودشون دعا می کنند ، ایونجلیست هایی که تفکر صهیونیستی دارن و میگن ، اسرائیل همون سرزمین صهیون در تورات هس و به همین دلیل باید فلسطین رو میگرفتیم و مردمش رو از اون سرزمین بیرون مینداختیم(و به شدت در شبکه هاشون علیه ایران و تشیع تبلیغ میکنن )!!(برگرفته از کتاب به بهانه مسیح )

و  اونوقت چرا ایران نبایستی با این تفکر خطرناک بعد از انقلاب مبارزه کنه ، در حالیکه خودش هم در خطره ؟؟!!!

یعنی ما بایستی اسرائیلو به حال خودش میگذاشتیم که به ایران کاری نداشته باشه؟؟! (با این تفکر خطرناک صهیونیستی که به اعتقاد خودشون هیچ مذهب و دینی نبایستی تو دنیا وجود داشته باشه و همه برده ما هستن) !!

در ضمن اینکه اسرائیل تا الان به ایران حمله نکرده بابت این نیس که عاشق چشم و ابروی ماست و دلش نمیخواد ، بلکه به خاطر تجربه ای هس که از دفاع مقدس ما داره که با کل دنیا در برابر عراق با دست خالی می جنگیدیم ، اما نتونستن یه متر از این خاک رو بگیرن!!

 

اسرائیل میدونه که ایران سر مرز و آب و خاکش با کسی شوخی نداره !!

واسه همین جنگ سرد ، جنگ نرم ، انقلاب مخملی ، جنگ های چریکی و ... رو با هم داره سر ایران اجرا میکنه !!

خداییش ما چی هستیم که هنوز این مملکت سرنگون نشده !!!!!!!!!!!!!!

به اینجا میگن شیعه خونه امام زمان علیه السلام !!!

  • مهدیه ...

پروتکل شماره 13 :

جهت دادن به افکار مردم (برای چندمین دفعه اشاره شده!!!)

نیازهای مادی و کاذبی که یهود(صهیونیسم جهانی) برای مردم دنیا تدارک دیده!!!! ، اون ها رو مجبور می کنه برای تهیه نیازشون ساکت بمونن و در صف خدمتگزاران یهود در بیان !

(گفتم نیاز کاذب ، یاد این مطلب افتادم که : واسم ایمیلی اومده بود با این عنوان : ژل محافظ لاک ناخن!!!!!laugh خداییش مشکل خانم ها حل شده بود فقط همین مونده بود!!! ، واقعا ما رو دارن به کجا می برن ، فقط درگیر همین چرندیات باشیم!!!!)

از بین همین افراد ، کسانی رو انتخاب کرده و برای مطبوعات می فرستند. مسائلی رو که به مصلحت صهیونیسم نیست ، اون طوری که خودشون میخوان به مردم عرضه میکنن و وقتی موضوعی بین مردم جا افتاد کسی به دنبال ابطال اون نیس(و از این دست دروغ و خرافات تا دلتون بخواد در دنیا و بین مردم خودمون هم شایع هست و بدتر گاهی به عنوان یه عقیده مذهبی !! یادمه تو کتاب سیره نبوی استاد مطهری خونده بودم در قدیم مردم در ابتدای سفرشون اگر به سیّدی بر می خوردن ، نحس می دونستن و می گفتن طرف دیگه از سفر بر نمی گرده!! حالا قضیه ، کار انگلیسی های ملعون بوده که می خواستن جایگاه سادات رو در بین مردم که بسیار محترم بودن ، خراب کنن!!! و بعیدم نبود وسط سفر می زدن مسافرو می کشتن که بعدا بگن : دیدین این سیّد چقدر نحس بود!!!!)

اگر جمعی یا توده ای از لحاظ سیاسی بخوان برای یهود مشکلی ایجاد کنن، اونا رو درگیر مسایل صنعتی یا اقتصادی می کنن تا دیگه فکر این چیزا از ذهنشون بیرون بیاد (تو کشور خودمون هم اینکارو به کمک جمعی از خادمین مملکت (شما بخونین خائنین!!!) انجام دادن یا طرف مقابل رو ترور شخصیت کردن که بازم تو کشور ....!!!)

یا فکر مردم رو معطوف به تفریح و سرگرمی و کلوپ ، مسائل هنری و ورزشی ، پیشرفت(لوث کردن حقیقت با این عقیده سفسطه آمیز) و.... می کنن!!

 

پروتکل 14:

با آغاز حکومت شاهنشاهی یهودیان(صهیونیسم) ، همه ادیان باید از بین برن ، چون معتقدن که قوم برگزیده  خدا بوده و سرنوشت کل دنیا دست اونهاست در نتیجه ریشه تمام اعتقادات باید از بین بره (اما بعضی آقایون هنوز نمیدونن که جنگ ما با آمریکا و اسرائیل، انگلیس و ... جنگ ایدئولوژیکی هست ،

اونها نمیخوان اصلا هیچ اثری از تفکر تشیع در دنیا که ایران مرکزش هست وجود داشته باشه و این میسر نمیشه مگه اینکه جلوی پیشرفت ما رو بگیرن ، حالا آقایون هی برن دنبال توافق هسته ای !!! اینها بهانه اس ، دیدین که بعد این توافق گفتن از منظر نظامی هم باید محدود شده و بر شما نظارت داشته باشیم ، دو روز دیگه هم میگن باید نیروگاه ، پالایشگاه ، صنایع و معادن و  غیره رو هم ببندین ، بستن تاسیسات هسته ای برای شروع کارشون بود!! )

 

در مواقع تبلیغ برای دین تحریف شده یهودیت روی مبانی تربیتی و جنبه های اسرار آمیز و اعجاب انگیز اون تاکید دارن(اسرار آمیزش احتمالا سحر  ، طلسم و جادو هست !!!!!devil)

و بعد بین حکومت های ددمنشانه دنیا و حکومت ربّانی خودشونsurprise !!! ، مقالات بسیاری را منتشر تا اشتباهات حکومت های غیر یهود رو گوشزد کرده (ماجرای جنگ جهانی و هیتلر)و موجب نفرت مردم بشن به طوری که مردم آسایش دوران بردگی رو ، به پس از بردگی ترجیح بدن وراضی بشن که هر نوع ذلتی رو در حکومت شاهنشاهی یهود بپذیرن(میگن مرگ ، که به تب راضی بشن)

رواج ادبیات پست ، کثیف و تهوع آور در سده های روشنایی و پیشرفت (نشانه روشن فکری امروز حتی تو جامعه خودمونم یعنی همین )

 

برگرفته از کتاب پروتکل های یهود

 

 

 

  • مهدیه ...

 

بسیار جالب !!!

داشتم برای مطلبم  دنبال عکس میگشتم سرچ کردم ماشین لوکس ....!!! عکس بسیاری از فوتبالیستها و بازیگرها اومد به همراه خودروی نازنینشون !!!

ما که منکر داشتن دیگران نیستیم ، بخیل هم نیستیم!!

اما این افراد خواسته یا ناخواسته با نوع سبک زندگیشون با روان بقیه مخصوصا جوونا بازی میکنن!

تو این چند سال اخیر هم عجیب این تجملات و ماشین بازی ها زیاد شده ؟

واقعا چرا؟؟؟

جملات عجیبی که دور و برت میشنوی :

" بچه پولدار فیس نما یا فیس بوک و ..."

قبلا بچه های بالاشهر تو محلات خودشون می چرخیدن و واسه هم کلاس میذاشتن الان مد شده بیان پایین شهرا جلو چشمای ملت رژه برن و مردم (هم به جای هوای سالم!!) حسرت داشتن این ماشین ها و زندگی رو بخورن !!!

 

عکس یکی از خیابونای تهران

 

اما این نکته یادمون باشه :

قوه خیال آدمی حد و مرز نمی شناسه و تا بی نهایت میره!!

اون جوونی هم که هر روز این چیزا رو می بینه و هزار آرزو و خیال داره ، تحریک میشه و برای رسیدن به این سبک زندگی دست به هر کاری (تاکید دارم هر کاری) میزنه که این مدل زندگی رو تجربه کنه!!

و این چی می تونه باشه غیر از برنامه دشمن برای اینکه ما غرق این تجملات بشیم و از هدف اصلی باز بمونیم!

 شما خونه لوکس و تفریحات ناسالم و ... هم به این لیست اضافه کنین!!

فقط درگیر همین دنیا و تعلقاتش !! عجیب نیس !!

من منکر ثروت و زندگی خوب نیستم !!! اما تو دنیای لیبرالیسم امروز این امکان برای همه فراهم نمیشه !!!

و نقشه غرب:

تحریک قوه شهوت ثروت و قدرت در بشر !!

(در یکی از پروتکل های یهود هم بهش اشاره کردم)

خوشم میاد خوب، رو نقطه ضعف آدم ها دست میذاره !!

دسته ای از آدم ها به دو دلیل خودکشی میکنن :

1. فقر

2. دارندگی زیاد

چرا دارندگی ؟

وقتی انسان فطرت بی نهایت طلب خودش رو بخواد فقط با آرزو های دست یافتنی این دنیا ارضاء کنه دیگه آرزو و هدفی برای بقا نداره تا بخواد براش تلاشی کنه در نتیجه دچار خلا و پوچی یا همون نیهیلیسم شده و خودکشی می کنه !!!

حالا اون تکبر و نخوت بماند که باید پاسخگو باشه !! که دیگران رو هم تحریک کرده برای یک روش، زندگی غلط که عطش انسانم سیرایی نداره و در نهایت ....!!!

 

نکته آخر

از وصایای پیامبر مهربانی ها (صلی الله علیه و آله) :

"مردم را از پوشیدن لباس بلند (که بر روی زمین کشیده می شود) نهی می کنم چرا که نشانه تکبر است"

حالا شما برو تا انتهای مطلب رو !!!!

 

  • مهدیه ...

 

وقت زیادی به اذان نمونده !!!

امشب شب آرزوهاست !!

نمیدونم تو دل شما ها چی میگذره ؟!! و از خدا چی میخواین؟؟!!

اما خدا هم به هر کسی به اندازه معرفتش میده!!!

چقدر خسته شدم از بس تو  صفحات کسایی رفتم که از غم و غصه و نامردی و خیانت و مرگ و قبر ...حرف زدن !!!

نمیگم خودم غصه نداشتم و ندارم ، منم مثل شمام با 1000 تا آرزو اما باور کنین تا نگاهتونو عوض نکنین هیچ معجزه ای اتفاق نمیفته!!

و هر روز عادت .... عادت .... و عادت .... و چه زیبا امیر ملک کلام گفته که :

" هر که دو روزش یکی باشد باخته است !!!!"

اما......

معجزه یعنی خودم .... یعنی خودت...!!

اونوقت ببین خدا برات چقدر مایه میذاره !!!

 

ناراحتی ؟؟؟!!

 

وضو بگیر دو رکعت نماز عشق بخون !!!!

و چه زیبا لسان الغیب میگه:

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی

                                       غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد

 

میگن خدا به بنده هاش میگه اگه بدونین چقدر دوستتون دارم ، قالب تهی میکنین!!!

چرا ما به به دنیا(که حضرت امیر میگه: بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی وفاست!!) و آدماش اینقدر راحت اعتماد میکنیم اما به خدا که قرن هاست خدایی میکنه اعتماد نمیکنیم !!!

 

تو دعای امشبتون همه رو یاد بیارین حتی آدم بدا رو !!!!

اونا انقدر وضع عبودیتشون بده که حتی توفیق دعا کردنم ندارن!!!

مثل امام زمانتون باشین که عاشق همه است بی چشمداشت!!!

 

آرزومند آرزوهاتون .......

 

 

  • مهدیه ...

ماجرای حکمیت یادمان نرود!!!!

معلم تاریخمان میگفت که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ... در دقیقه 90 برخی شعار تعامل سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!! علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!! و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!! هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ... کسی گوش نکرد !! تازه حاضر نشدند مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!! گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!! بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ... علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم... آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!! علی (ع) گفت خوشبین نیستم اما..

 

در طول تاریخ عهدنامه های رنگینی داشتیم!! که نشون دهنده اینه که اهل توافق خوب که به نفعمون باشه نیستیم نمونه بارز هم عهدنامه های سنگین ترکامنچای و گلستان با روسیه بود!!

امروزم از لوزانچای!! صحبت میکنیم !!!

نمیدونم چرا هر دفعه توافقی صورت میگیره باید اینقدر توش شبهه وجود داشته باشه که چرا متن فارسیش با انگلیسیش نمیخونه ، یا قرار بود موضوع مذاکرات لغو تحریم ها باشه نه ننتیجه مذاکرات ، تحریم های مربوط به موضوعات هسته ای فقط برداشته میشه ، تعلیق هسته ای 10 ساله اس یا 20 ساله و فوردو ، آب سنگین اراک و نطنز پر .....!!!!

حالا بیانیه بودن این قضیه بماند که توافقی نوشته نشده!!!!

بعدشم نمیدونم چرا ملت فقط گیر میدن به آمریکا انگار فقط توافق ما با اونهاست!!!

اولا که 5 تا کشور دیگه هم هستن!! دوما اسرائیل رو یادتون نره که نخود هر آشیه و به فیلم بازی کردنشون توجه نکنین که هی میرن و میان میگن این توافق فقط به نفع ایران بود و ... سیاه بازیشونه !!!

به هر حال منم ایرانی هستم و دلم برای این مرز و بوم و آدماش می تپه !!!

منم امیدوارم این مذاکارات نتیجه ای در بر داشته باشه برای این ملت که البته .......

اما متاسفانه حافظه بلندمدت و کوتاه مدت آدما دست کاری شده !!!!

یادمون نره که تاریخ همیشه تکرار میشه چون آدم ها از اتفاقاتی که میفته درس عبرت نمی گیرن

قوم بنی اسماعیل(مسلمین) هم عین قوم بنی اسرائیل(یهود) در فتنه افتاد و به بلا امتحان شد یادمون باشه این سنت الهی هستش برای اینکه کی پای حرفاش و اعتقاداتش می مونه!!

من مثل خیلی های دیگه مرفه بی درد نیستم و تو زندگیمون کم از دولت سازندگی نخوردیم(دهه 70)!!!

اینو گفتم که بعضی ها نگن نفسش از جای گرم میاد بیرون!!!!

همه باید آزمون اقتصادی ، سیاسی ، ولایی و ....بدن !!

یه نکته مهم دیگه هم اضافه کنم اینکه آمریکا همیشه در طول تاریخ میخواسته خودش رو در دنیا منجی نشون بده اینو در اکثر فیلمهای هالیوودیش میتونید ببینید نمونه بارزش تو فیلمهایی مثل 2012 ، white house down , the olympus has fallen  و .....

برای نمونه فیلم the olympus has fallen  نشون میده که کره جنوبی با ناوگان هفتم آمریکاست که از خطر کره شمالی در امانه وگرنه سقوط میکنه همه این سیاست بازی ها واسه اینه که کره شمالی کشوری کمونیستیه که آمریکا رو آدم حساب نمیکنه و به فعالیت های هسته ای و گهگاهی آزمایش بمب هسته ایش ادامه میده!!!

هاوارد گوردون یهودی دو آتشه(تهیه کننده) که از خنده ها و ری اکشن های ظریف یه آلبوم درست میکنه و میگه منه آمریکایی میدونم معنی این خنده ها چیه و ظریف در ایران سودای ریاست جمهوری داره!!!

و .....................

انقدر زیادن که لازم به گفتن نیس ، مهم نتیجه ای هست که از نمایش فیلمهاش به دست آورده ، اینکه مردم ما هم باور کنن زندگیشون در گرو اون چیزی هس که آمریکا میگه و میخواد!!!

من همیشه گفتم راحت مردم دنیا رو کنترل ذهن میکنن چه با فیلم چه با تبلیغات چه با رسانه ، اخبار و اطلاعات!!!!

 

اینم پشت پرده دیپلماسی خارجی دولت یازدهم ، بررسی توافقنامه ژنو توسط حجت الاسلام دکتر نبویان،دکتر عباسی. حداقل اطلاعاتی که باید در مورد این توافقنامه داشته باشیم! برای دانلود اینجا را  کلیک کنید

  • مهدیه ...

قبل عید ، برای انجام کاری رفته بودم رشت

موقع برگشت سوار ماشین شخصی شده بودم تا زودتر برسم خونه داشت دیر میشد!!!

اما طبق معمول همیشه، انگار نه انگار که ماشین موقع مسافرکشی دیگه شخصی نیس، عمومیه!!!!

راننده آهنگ خز عروسی گذاشته بود با صدای بلند !!! طوری که مجبور شدم برای جواب دادن موبایلم با حالت نیمه فریاد به راننده حالی کنم که میخوام صحبت کنم آهنگو کمش کنه!!!

تمام اون یک ساعت مجبور شدم این آهنگای مزخرفو تحمل کنم ، سردرد شدیدی گرفته بودم!!

نمیدونم چرا مردم ما انصاف ندارن !!!

بابا شاید یکی سلیقه تو نپسنده ، متاسفانه در ایامی مثل سیزده بدر هم کم نیستن کسایی که  میان تو طبیعت و در ماشینو باز میکنن و صدای باندم تا آخر زیاد که مثلا.......

شما به این آدما چی میگین:

تازه به دوران رسیده ؟

با کلاس؟

مردم آزار؟

اتفاقا این کارا رو کسایی میکنن که ادعاشون میشه از همه روشنفکرتر و با فرهنگ تر هستن!!!!

میگن حق گرفتنیه اما مردم ما باید یاد بگیرن که حق دادنیه!!

 

آزادی حقوق ، محدود به آزادی دیگران اما کیه که بخواد انجام بده !!!

مردم همیشه خودشونو طلبکار میدونن و حق هم همیشه با اوناس ، اونوقت کی بدهکاره ، کی حق بقیه رو ضایع میکنه من نمیدونم...............!!!!!!!!!!!!!!!!

داشتم از موسیقی خز راننده صحبت میکردم !!

یه مادر و دختری هم پیش من نشسته بودن که با توجه به سر و وضعشون بعید میدونم مشکلی با این قضیه داشتن!!

وقتی به آخر خط رسیدیم موقع پیاده شدن راننده از تو آینه نگاهی به ما انداخت و گفت:

خانوما ببخشید اگه صدای آهنگ زیاد بود!!!

من مونده بودم چی بگم ،  هیچی نگفتمو با اخم پیاده شدم

تو دلم : آخه مردک نا حسابی ، تو که میدونی صدای این آهنگای بیخود، رو روان مردمه برای چی میذاری !!!

البته این نمونه یک شهروند محترم بود که حداقلش میدونست کارش درست نیس اما چون دلش خواست  به مقدار متنابهی رو اعصاب ما رفت!!

حالا من موندم مردم عزیز ما تا کی میخوان این رویه رو داشته باشن؟؟ اینکه ماشین و یا طبیعت اتاق شخصی نیس که هر کاری دوس داشته باشم انجام بدم

چرا هیچ کی از خودش شروع نمیکنه همه منتظر معجزه هستن و اونم هیچ وقت اتفاق نمیفته !!!

انقدر حرف تو حرف شد که سال جدیدو تبریک نگفتم شرمنده

سال نوتون مبارک با آرزوی رستاخیز انسان در این عصر آهن و تباهی!!!!

  • مهدیه ...

خط فکری یهود در تسلط بر دنیا

پروتکل 12: مطبوعات

 کاریکاتور سمت چپ در مورد یهودیها: ضد یهود

کاریکاتور سمت راست در مورد مسلمانان: آزادی بیان !!!

 

مطبوعات از مهمترین مقوله هایی هست که صهیونیسم نگاه ویژه ای بهش داره و در این دو سه قرن اخیر ، سرمایه گذاری ویژه ای روش داشته (البته این پروتکل ها قدیمی هستند و هنوز صحبت رسانه و بالاخص سینما نشده!!! اما همین نوع تفکر در مطبوعاتشون رو در جهت دادن به افکار عمومی، میتونید در رسانه هم تطبیق و بسط بدین)

مطبوعات نقش مهمی در برانگیختن احساسات مردم دارن و در ان گونه موارد مردم قدرت قضاوت خودشون رو از دست میدن و هر نظری رو میپذیرن و از همین نکته به راحتی نتیجه دلخواه گرفته میشه ! اکثر کانون های خبری دنیا ، اطلاعات خودشون رو از چند منبع محدود به دست میارن و اون منابع نیز در اختیار یهود با توجه به قدرت و ثروت ، قرار داره!

(شاید در نگاه اول اخباری که از رسانه و مطبوعاتشون بیرون میاد 90% حقیقت داشته باشه اما به تدریج وقتی خواننده و بیننده بهشون اعتماد کرد، افکار مسموم و متناقض خودشون رو در قالب اخبار و اطلاعات سالم به خورد ملت ها میدن چون هیچ وقت باطل محض جواب نمیده و مردم واکنش نشون میدن و اما پس از اون، عوام با حجم بالایی از اطلاعات درست و غلط مواجه شده و در اثر تکرار ، بر بسیاری از اونها مهر تایید هم زده میشه!! )

 

صهیونیسم معتقده، زمانی که تدابیرشون در باب مطبوعات به مرحله اجرا در بیاد ، ذهن و فکر غیر یهود رو تسخیر کرده تا وقایع دنیا رو از پشت عینک رنگینی که یهود بر چشم مردم گذاشته ببینند! و این مطبوعات هر آنچه که صهیونیسم بخواد در دنیا پخش میکنند و ارزان در اختیار مردم میذارن تا مردم هم حریصانه اون ها رو بخونن!!

در این صورت میتونن هر وقت که بخوان با کنترل اخبار و اطلاعات مطبوعات ، اگر حرفی مطابق میل یهود گفته نشه، اون ها رو تعطیل کنند و اگر هم زمانی علیه یهود چیزی گفته میشه ، سیاست خودشون در جهت رد گم کردنه!!

محتوای روزنامه ها ، ترکیبی از اریستوکراسی(حکومت اشرافی) ، جمهوری خواهی ، انقلابی گری ، و آنارشیسم(هرج و مرج) هست!

(در نتیجه نظر تمام افکار رو به مطالب خودشون جلب میکنند!! چون بسیاری از مردم در یکی از این ایدئولوژی ها قرار میگیرند!!)

 

برگرفته از کتاب پروتکل های 24 گانه یهود

  • مهدیه ...

 

امروز در حال وبگردی بودم که چشمم به یه سایتی خورد به این نام:
انجمن حمایت از حقوق مردان!!!!!
با خودم فکر کردم تا 40 سال پیش به دلیل قرن ها اجرای نادرست احکام اسلامی خانواده و حقوق فردی و اجتماعی در ایران ، داد مردسالاری در کشور داشتیم و از این قضیه رنج می بردیم ، حالا چه به روز زندگی هامون اومده که آقایون باید انجمن حمایت از حقوق خودشون داشته باشن؟؟؟!!!!
البته من به مردای امروزی هم حق میدم و بسیاری از مسائل و موضوعاتی که مدیران سایت بهش اشاره داشتن کاملا منطبق با شرع و قوانین اسلامی بود و منطقی و عقلانی!!!
اما اون چیزی که من رو ناراحت کرد نظرات و کامنت های بی شرمانه و وقیحانه افرادی بود در واکنش به درد دل های یه مرد متاهل که میخواست هر طوری شده تو این جامعه وانفسا ، خانواده اش رو حفظ و زنش رو توجیه کنه!!!!
افراد کوته فکر و بی شرمی که یکی داد فمینیسم داشت و میگفت: مردا به هیچ دردی نمیخورن و ما زن ها با لز(همجنس گرایی) هم لذت می بریم و میتونیم بچه دار هم بشیم!!!!!!!
دیگری ضد زن که مردا رو سرزنش میکرد که: شما مدیران سایت باید یه کار کنید که مردا رو از منجلاب ازدواج و خانواده بیرون بیارید و نذارید ازدواج کنن، زن ها بی لیاقت و ...
(البته چیزایی که من نوشتم مودبانه بود، تو خودت بخوان حدیث......!!!) و هر کسی هم از دیدگاه خودش و احتمالا ضربه ای که در زندگیش خورده بود کاملا کینه توزانه با موضوع برخورد میکرد!!

متاسفانه این تفکرات انحرافی(فمینیسم)، با شروع  انقلاب صنعتی در اروپا بود که برای داشتن کارگر ارزان قیمت که راحت هم بتونن ازش سوء استفاده کنن، موضوع برابری حقوق زنان و کودکان رو پیش کشیدن تا به اهداف پلید خودشون برسن وگرنه تا قبل از اون در اروپا، زن نه حق رای داشت نه حق ارث!!
و بدین ترتیب زن ها رو وارد دنیای کار کردن! در صورتی که زن برای کار  بیرون ساخته نشده ، من به شخصه ، افراد زیادی رو در اطرافم دیدم که به دلایلی سر کار رفتن اما تمام ظرافت زنانه و شادابی دوران جوانیشون رو از دست دادن و شاید هم خیلی مردانه رفتار میکنن که اقتضای کار در بیرون از خانه است.
خیلی ها هم احتیاجی ندارن و فقط برای کلاسش میرن سر کار (کسایی که میگن این حقوق، پول آدامسمون هم نمیشه!!!)
فقط به خاطر طرز فکر غلطی که غرب در اذهان زنان جوامع مختلف ایجاد کرده و حالا اثرات منفی اش گریبانگیر خودشونم شده ! حالا پی برنامه های افزایش جمعیت هستند و ترغیب افراد برای ازدواج و تولید مثل!!
(معلومه وقتی هر جا ، نوع بشر تو کار خدا دخالت کرده ، خسرانشم دیده!!!)
زنی که مظهر پاکی و حیا و محبت و آرامش در خانواده اس ، حالا برای آقایون تبدیل به کابوس شده!!
و این نتیجه اش میشه خیانت ، خیانت و خیانت!!
خیانت به فطرت و نیاز بشر!!
متلاشی شدن خانواده و بچه های بی هویت...
یادمه تو کتاب " حقوق زن در اسلام" ، استاد مطهری خونده بودم که:
یکی از زنان اروپایی که به دلیل برابری حقوق زنان و مردان!!!! در کارخانه (جنرال موتورز)کار میکرد، از اوضاع نا به سامان زن ها در جامعه و بازار کار شکایت داشت و میگفت: اگه این حقوق زن هست ، من این حقوق رو نمی خوام و ترجیح میدم تو خونه ام باشم مثل یه زن ، کدبانوگری کنم ، خسته شدم!!!

در غرب ، زن ها برای به دست آوردن حقوق متساوی و برابر مجبور به انجام کارهای مردانه میشن!!
یعنی حقوق برابر به ازای کار برابر!!!!!
در صورتی که فهمیدن این مطلب سخت نیست که زن و مرد از لحاظ فیزیک و قدرت بدنی و ظرافت و احساسات اصلا مثل هم نیستن ؟؟ چرا افراد رو به اشتباه میندازن!!
اسلام ، قائل به تساوی حقوق (انسانی) هست ، نه تشابه!!
متاسفانه این طرز فکر(فمینیسم) در جامعه ما هم وارد شده  و زنان ، سرسختانه از این موضوع حمایت میکنن!! در صورتی که به عواقب کار هیچ توجهی ندارن!!
و نتیجه اش میشه افراط در حصول حقوق برابر زن و مرد ، فساد و فحشا و ایجاد انجمن حمایت از حقوق مردان !!!!!
با اینکه خودم یک خانم هستم اما در بسیاری موارد از حقوق آقایون دفاع کردم و میدونم به اونها هم ظلم میشه !!
دنیای امروز به زن ها یاد میده که خشک و بیروح ، خود محور ، متکبر ، مستقل ، بدبین ، بی حیا ، بی قید، بی مسئولیت و ......(و البته اعتراف میکنم که خودمم به بعضی از این عادات بد دچارم!!) باشه و به دنبال چیزی بره که با نوع آفرینشش هیچ همخونی نداره!!
البته گفتن این حرف ها ، چیزی از مسئولیت آقایون رو نسبت به خانواده کم نمکینه!
چرا نمیخوایم باور کنیم که این ها نقشه دشمن برای ماست که هر روز یک مد ، یک طرز فکر ، یک سبک زندگی رو ، رو میکنه فقط برای اینکه من و توی شیعه فاسد بشیم و وجود خارجی نداشته باشیم!!!

خیلی ها ، احکام اسلامی رو منسوخ و در دنیای امروز بدون کاربرد میدونن اما بذارین تبیین این مسئله رو از زبان یک بزرگ غربی بشنویم !!!! که میگه:

 

 

 

 

 

 

 

 

  • مهدیه ...

روز 25 دی سالگرد شهادت علیرضای عزیز بود ، نمی دونم چرا یادم رفت ، خیلی ناراحت شدم!!


افتخار نوشتن زندگی نامه مختصر و مفید علیرضا، به من رسید ، منم خیلی خلاصه بعضی قسمت هاشو انتخاب کردم (نکته: این متن رو از زبان مادر شهید نوشتم):

     

خدا بزرگه

پدر علیرضا به علیرضا علاقه خاصی داشت همیشه هم که با هم صحبت می کردیم، می گفت:"این بچه خیلی برای زندگیمون برکت داشت، هر چی داریم از قبل این بچه است!"

هر وقتی هم علیرضا از پدرش درخواست پول می کرد ، پدرش نه نمی آورد ، اما نمی دانستم این پول ها را که می گیرد ، چه می کند. یک روز کنار من نشسته بود از او پرسیدم:" علیرضا این پولایی که بابات می ده چی کار می کنی؟ من که ندیدم برای خودت خرج کنی؟"

_ برای خودم نمی خوام، به کسایی می دم که احتیاج دارن!

_ باشه ، حالا بگو ببینم کتانی جدیدت رو که واست خریدم سر جاش نیست! چی شده؟

_ والله دیدم یکی نداشت ، چشمش تو کتانی من بود ، منم در آوردم دادم بهش ، از دستم ناراحت نباش مامان، خدا هم بزرگه ، می رسونه!

در حالی که از دستش واقعا عصبانی بودم، گفتم:" آخه علیرضا من چی بهت بگم، برای خریدن این جفت کتانی کلی زحمت کشیدیم، چرا اینقدر منو اذیت می کنی و حرص می دی! حتما اون پیراهنت رو هم فضل و بخشش کردی ؟!"

علیرضا در حالی که سرش را پایین انداخته بود، با آرامشی که در چهره اش بود ، گفت:" دادم به یکی که از من واجب تر بود اون پیراهنو داشته باشه ، بذار فلانی هم دلش خوش باشه، اشکال نداره من لباس محمدرضا رو می پوشم!"

 

                                        

 

روزی به علیرضا برگه کوپن را دادم تا سهمیه وسایلمان را بگیرد، وقتی وسایل را آورد و من با دستم اندازه گرفتم دیدم مقدارشان کم است گفتم:" این وسایل کمه و اندازه کوپنی که بهت دادم نیست"

علیرضا در حالی که زیر چشمی من را نگاه می کرد، جواب داد:"نه، درسته مادر من ، حتما اشتباه کردی!"

_ من دستم عین ترازو کار می کنه ، این وسایل کمه!

علیرضا در حالی که چهره اش نشان می داد از چیزی خبر ندارد ، با خونسردی ادامه داد:"نه همینه، راستی یه ظرف برنج بریز میخوام ببرم خونه خاله(اشاره به زن همسایه مان)، ماهی صید کردم ، تو که دوست نداری و از تمیز کردن ماهی هم بدت میاد، اما خاله دوست داره، ببریم اونجا با هم بخوریم"

فردای آن روز علیرضا پیش من آمد و گفت:" مامان یه چیزی میگم اما ناراحت نشو، حق با تو بود اون وسایل ها به اندازه کوپن نبود ، وسایل رو نصف کردم دادم به خاله ، آخه می دونی که وضعشون خیلی خوب نیست، خدا رو شکر، ما بالاخره یه جوری میگذرونیم ، بهمون میرسه!"

                  

 

حوری بهشتی

 

محمدرضا که هر وقت سری به خانه می زد ، علیرضا هم هوایی می شد که به جبهه برود، همیشه هم به او می گفتیم که سنّش کم است، برادر بزرگتر ت در جبهه هست اگر وظیفه ای هم باشد ادا میکند؛ اما علیرضا حرف خودش را می زد و با قیافه ای حق به جانب می گفت:" هر کی جایگاه خودشو داره ، محمدرضا جای خودش، منم جای خودم؛ این آب و خاک به همه ما احتیاج داره!"

همان روز صبح علیرضا رفته بود که به همسایه مان در رنگ آمیزی خانه شان کمک کند که از قضا 3 تا دختر مجرد هم داشت!

وقتی برگشت، محمدرضا برای این که سر به سر علیرضا بگذارد به شوخی گفت:" چیه علیرضا؟ خیلی خونه این همسایه رفت و آمد می کنی ، نکنی می خوای یکی از دختراش رو بگیری؟!"

علیرضا با خوش زبانی جواب داد:" اولا جایی که برادر بزرگ هست به من نمی رسه که ازدواج کنم، دوما این که من می خوام با حوری بهشتی ازدواج کنم!"

محمدرضا قهقهه ای زد و گفت:" به به ، علیرضا رو ببین تا کجا رفته؟! پس باید دعا کنیم ، شهید بشی و با حوری بهشتی عروسی کنی ، ما هم یه  پلو فسنجون بخوریم!!"

علیرضا هم خندید و گفت:" ان شا الله تو شهید بشی ، من پلو فسنجونتو بخورم!"

شوخی هایی بود که محمدرضا و علیرضا با هم می کردند و منم می خندیدم اما ته دلم یک حس غریبی داشتم!

     

رضایت نامه

 

از سال 65 ، بهانه های علیرضا برای رفتن به جبهه زیادتر شد. تابستان 65 در کشمکش اعزام علیرضا بودیم !

حتی گاهی آن را در اتاق زندانی می کردم اما علیرضا بی هیچ اعتراضی و بی محابا از پنجره اتاق فرار می کرد!

هرچقدر اصرار علیرضا برای امضای رضایت نامه بیشتر می شد، از ما انکار بیشتر. نه سعی ما نتیجه ای داشت نه تلاش علیرضا؛ تا یک روز که دیدم علیرضا کاغذ به دست و خندان وارد خانه شد!

_ چیه می خندی ؟ چی شده؟

_ دیدین ، قبول نکردین که رضایت نامه رو امضا کنین ، اما بالاخره امضا گرفتم!!

من که چشمانم از حرف علیرضا گرد شده بود با تعجب گفتم:" کی امضا کرده ؟ بابات؟ اون که راضی نبود!"

_ نخیر، از بابای بهمن هوشیار1 امضا گرفتم!

_ بالاخره کار خودتو کردی!

_ببین مادر جون، من که نمی خوام اذیتت کنم ، می خوام تکلیفمو ادا کنم ، شاید توفیقی شد و ما هم شهید شدیم!

با طعنه به او گفتم:" شهادت لیاقت می خواد که سعادت هر کسی نمیشه!!"

علیرضا در حالی که لبخندی به گوشه لبش آمده بود، مصرانه گفت:" حالا می بینیم ، من یه چیزی دارم بهت می گم"

                                

 

غریبانه

 

موقع رفتن کنار در ایستاده و محو تماشای علیرضا بودم. علیرضا دست در گردنم انداخت و مرا بوسید، من هم او را بغل کردم و بوسیدم. در دلم گفتم :" چقدر خوش قد و بالا شدی علیرضا"

نگاه غریبی به من انداخت، طوری که قلبم شروع کرد به تپیدن! بغض راه گلویم را بسته بود اما نمی خواستم پیش علیرضا گریه کنم!

با آرامشی که در چهره اش بود گفت:" این دفعه برم، تابوت من برات میاد، مامان"

از این حرفش دلم لرزید، حس غریبی داشتم درحالی که به چهره معصومش نگاه می کردم در دل گفتم:" ای دل غافل علیرضا، تو هم بری مثل همسایه مون دیگه برگشتنی نیستی!"

از هم خداحافظی کرده و من همچنان در کنار در به نظاره ایستاده بودم.

علیرضا هر از گاهی تا رسیدن به انتهای کوچه، سرش را بر می گرداند تا ما را ببیند و قطره های اشکی بود که از چشمان من جاری بود به همراه یک دنیا غصه!

      

خانه ابدی 

عملیات کربلای 5 عملیات سنگینی بود و موفقیت از آن نیروهای ما بود اما بسیاری از رزمنده های لشکر قدس گیلان شهید شدند که 2 بهمن 65 ، 15 جسد جدید وارد انزلی شد که علیرضای من هم بین آن ها بود. به ستاد شهدا رفتیم تا علیرضا را ببینیم. من آدم بی تاب و طاقتی هم بودم در دلم می گفتم خدایا حداقل فقط یک گلوله مایه کن ، وقتی بالای سر اجساد رسیدیم اکثر بدن مطهر شهیدان تکه تکه بود که مجبور شده بودند در پلاستیک و بعد در تابوت بگذارند!

اجساد را که دیدم حالم بد شد در میان اشک و ناله و فریاد نمی دانستم دارم چه می گویم، دستانم را بالا برده به خدا گفتم:" خدایا من علیرضا رو بهت تکه تکه دادم که تو بهم اینطور برگردوندی؟!"

در همان لحظه صدای علیرضا را از یکی از تابوت ها شنیدم :" مامان ! بیا من اینجام!"

به سمت تابوت رفته و جسد تمیز علیرضا را دیدم که فقط یک گلوله از سینه راستش خورد بود و از پشت، بدنش را باز کرده! خدا هم انگار صدای من را شنیده باشد فقط همان یک گلوله را مایه اش کرده بود! اما صورتش کبود شده بود!

سرش را به دست گرفتم و شروع کردم به بوسیدن:" علیرضا مامان جان! منو ببخش به خاطر این که خیلی تنبیهت کردم منو ببخش!"

موقع دفن ، مهدی پسر کوچکم که 4 ساله بود در بغل پدر، در حالی که علیرضا را در قبر می گذاشتند با تعجب کودکانه اش گفت:" بابا داداشی رو برای چی میذارن اون تو؟"

_داداشی داره میره خونه ابدی اش!

 

                             

 

لبخند شهادت

 

 

 

 

گردان سلمان به همراه گردانی از لشکر 57، برای تصرف جزیره ام الطویل وارد عمل شد که در این مرحله ، گردان سلمان موفق شد پل ارتباطی بین جزیره بوارین و ام الطویل در عراق را تصرف کند. در جریان شب عملیات 25 دی بود که علیرضا توسط تیر قنّاصه2 یکی از تک تیر اندازهای عراقی مجروح شد.

نیروهای پاکسازی، علیرضا را نزدیکی نهر جاسم، که به طور سینه خیز بیهوش آنجا افتاده بود، پیدا کرده به بیمارستان صحرایی انتقال دادند.

علیرضا خونریزی زیادی داشت. زمانی که علیرضا به هوش آمد، یکی از رزمنده ها بالای سرش بود.

_ چطوری برادر؟!

علیرضا با این که از درد به خود می پیچید با خنده گفت:" خوبم!"

رزمنده در حال که به چهره علیرضا خیره شد و گفت:" حالا چرا می خندی با این همه خونریزی و درد؟!"

_ آخه هر دفعه که مامانمو اذیت می کردم و می خواست منو ادب کنه، از دستش فرار میکردم و می رفتم رو دیوار تا دستش بهم نرسه و کلی می خندیدم ، میخوام موقع شهادت منو با خنده ببینه!"

و زمانی نگذشت که علیرضا برای همیشه به آرامش ابدی خود رسید.

و آن رزمنده در حالی که به چهره زیبای علیرضا که لبخند روی آن خشک شده بود نگاه می کرد، زیر لب شروع به زمزمه کرد:

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو

                                                          و اندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن

                                                         وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی

                                                        گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

چون جان شد در هوا زافسانه شیرین ما

                                                       فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

 

 

 

 

 

  • مهدیه ...

خط فکری یهود برای تسلط بر دنیا

پروتکل 10

یهود این سوال در ذهنشه که دولت های غیر یهود که از واژه هایی همچون : آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی مذهب، تساوی حقوق، احترام به مالکیت فردی، عدالت ، تعیین مالیات ها و... در کنفرانس های بین المللی استفاده میکنن ، تا چه حد مفهوم واقعی کلمه رو میدونن ، اما سیاست یهود بدین صورت هست که هیچ وقت برای این واژه ها تعریف معینی نداشته باشه تا در وقت لزوم در مقولات بالا دست برده و کم و زیادشون کنه!!

(خیلی جالبه چون دقیقا شما مصداقش رو میتونید تو توهین جدید نشریه "شارلی ابدو" به پیامبر عزیزمون رو ببینید که آمریکا و انگلیس هم از آزادی مطبوعات حمایت کردن اما هیچ وقت اجازه داده نمیشه که در مورد هولوکاست دروغینشون حرفی به میون بیاد چون میدونن اگه بخوان اجازه بدن افتضاح و رسوایی هس که برای یهود باقی میمونه و این یعنی آزادی مطبوعات از نظر یهود !!!)

(باید این نکته رو هم اضافه کنم بیشترین فیلترینگ ، مخصوصا در زمینه اخبار و اطلاعات در اسرائیله با 97%، انگلیس با 70%، فرانسه 60% و آمریکا با 36%)

هدف یهود برای رسیدن به یک قدرت جهانیه و ضرورت داره که خودشون رو با اخلاقی مثل روحیه بی پروایی، گستاخی و زورگویی پرورش بدن تا بتونن موانع رو بردارن و با همین روح زورگویی هس که مردم دنیا رو مجبور میکنن که قوانینشون رو بپذیره و اون وقت این یک شرایط عادلانه خواهد بود!!!

اهمیت خانواده و نقش تربیتی(به کمک تغییر فرهنگ ملت ها) اون رو در کشورهای غیر یهود از بین میبرن و اجازه اظهار وجود به کسی نمیدن چون مردم باید به وسیله یهود اداره بشن و باید به شنیدن حرفها و اطاعت از یهود عادت کنن!!!!

یهود در این پروتکل ادعا میکنه که به وساطت اونها حکومتها، از شکل مطلقه(سلطنتی) به مشروطه و بعد به حالت جمهوری تحول پیدا کرد و نکته مهم اینجاست که: رئیس جمهور حکومت های غیر یهود رو از بین افراد موثق خودشون نامزد و بعد انتخاب میکنن(اشاره ای دارم به انتخابات 88 و پروژه انقلاب مخملی، تحلیلش با خودتون)! و این رئیس جمهور هدف و مسئولیتش، حفظ قوانینی هست که یهود از قبل تدوین کرده!

در ادامه، گام به گام به تضعیف دولت های دست نشانده خودشون می پردازن که در نهایت حکومت مطلقه خودشون رو جایگزین کنن!! و به دنبال پادشاهی با نابودی تمام مرزها ، دولت ها، مذاهب !!

 

پروتکل 11

 

ما گرگیم!!!!

نظر صریح خودشون اینه:

غیر یهودیان گوسفند و یهودی ها به مثابه گرگ هستند ، میدونید وقتی گرگ به گله میزنه چه اتفاقی میفته؟؟!!(اضافه کنم که حیوون های درنده مثل ببر ، شیر ، پلنگ و ... تا وقتی گرسنه نباشن یا احساس خطر نکنن حمله نمی کنن اما گرگ ، درنده ای هس که بی دلیل هم طعمه رو میدره !!! واقعا چه مثال قشنگی برای ذات پلیدشون زدن!!)

در پروتکل 11 گفته میشه: چرا غیر یهودی ها ، به مفهوم واقعی اون چیزی که به ذهنشون فرو میکنیم پی نمی برن و باید هم چین راه پر پیچ و خمی رو برای رسیدن به هدف طی کرد؟

در جواب: به کمک اتاق فکرشون یا همون جوامع مخفی(فراماسونری) ، کسی به هدفهاشون سوءظن نداشته باشه تا این گله غیر یهودی به فراماسونری بپیونده!

از عنایات خداوند به قوم یهود ، برگزیدگی و پراکندگی اونهاست برای به دست گرفتن کل دنیا!!

 

اما من میگم زهی تصور باطل زهی خیال محال!!!

 

                                                       برگرفته از کتاب پروتکلهای 24 گانه یهود

  • مهدیه ...